محفل فداییان مهدی(عج)
پنج شنبه 28 بهمن 1389برچسب:, :: 20:4 ::  نويسنده : سید حسین قاضی

مسئول موسسه فرهنگي موعود عصر (عج) ادامه داد: بي‌تقوايي و رواج فحشا و بيماري‌هاي مختلف نشانه ديگري است به طوري كه در حال حاضر 45 ميليون نفر در دنيا مبتلا به ايدز هستند و هر سال 5 ميليون نفر به اين تعداد اضافه مي‌شود كه 5 ميليون و 200 هزار نفر كودك هستند و نيمي را نيز از اين جمعيت زنان تشكيل مي‌دهند و در كشور ما نيز 60 هزار نفر مبتلا به ايدز هستند كه تاكنون 2 هزار و 121 نفر جان باختند.

 

 

باقي ماندن 5 نشانه از 1200 نشانه‌ آخرالزمان

 

در شرايطي كه امروز همه مردم جهان به سر مي‌برند، هيچ سوالي جدي‌تر از اين نيست كه آيا آخرالزماني كه همه ملل در هر گروه و مذهبي از آن مي گويند مصداقش امروز است.

مسئول موسسه فرهنگي موعود عصر (عج) گفت: طبق گفته اكثر محققان از يك هزار و 200 نشانه‌ آخرالزمان تنها پنج نشانه باقي مانده است.

 
اسماعيل شفيعي سروستاني دوشنبه شب در همايش آخرالزمان كه در دانشگاه بين‌المللي امام خميني (ره) برگزار شد، اظهار داشت: در شرايطي كه امروز همه مردم جهان به سر مي‌برند، هيچ سوالي جدي‌تر از اين نيست كه آيا آخرالزماني كه همه ملل در هر گروه و مذهبي از آن مي گويند مصداقش امروز است.

وي ادامه داد: با وجود اينكه گوش‌هاي زيادي در جهان براي شنيدن در خصوص اين موضوع آماده است ولي ما از آن زياد سخن نمي‌گوييم براي نمونه در دانشگاهي مانند دانشگاه بين‌المللي كه به نام امام خميني (ره) مزين است و در شهري مانند قزوين كه شهري با سابقه فرهنگي است و در نقطه مركزي ايران واقع شده است دو واحد درس اختياري در خصوص آخرالزمان، فرجام‌شناسي وجود ندارد.

مسئول موسسه فرهنگي موعود عصر (عج) اضافه كرد: اين جاي تأمل دارد كه چرا موضوعي كه در جهان امروز در رأس همه مباحث جدي است ذهن جوانترين گروه اجتماعي در اين جامعه درگير آن نيست و اين مبحث بزرگ است و چگونه چشم‌ها از روي موضوعي به اين مهمي و بزرگي چرخيده و متوجه آن نيست.

*
تدريس رشته آخرالزمان شناسي در 257 دانشگاه در آمريكا

وي افزود: 130 سال است كه در دانشگاه‌هاي وابسته به كليساي كاتوليك در رشته آخرالزمان‌شناسي فارغ‌التحصيل دارند و در ايالات متحده آمريكا بيش از 257 كالج و دانشگاه در اين رشته وجود دارد و اگر اين موضوع مهمي نيست چرا بايد در سرزميني كه گاهي گمان مي‌كنيم عاري از مذهب است، اين تعداد دانشگاه و كالج در رابطه با اين رشته وجود داشته باشد.

شفيعي سروستاني عنوان داشت: بسياري از دانشگاه‌ها در ايران در رشته‌هاي هنري، سينمايي، كارگرداني و بازيگري مشغول به آموزش هستند.

وي اعلام كرد: بسياري از برنامه‌هاي رسانه‌هاي اين سرزمين توسط همين بازيگران كه بسياري مانند دلقك‌ها فقط بالا و پايين مي‌پرند و به اسم تهيه‌كنندگي و كارگرداني و سناريست، حد و اندازه سناريو آنها از چارچنگولي بالا نمي‌رود، هزاران ساعت شب و روز را به بيهوده‌گويي در مباحث مبتذل و حيات مردم عام كوچه و بازار را به خود مشغول مي‌كنند.

*
فيلمي در كشور ما با موضوع آخرالزمان ساخته نشده است

اين محقق در زمينه مهدويت عنوان داشت: اين در حالي است كه در آن سوي درياي مديترانه در دهه 90 بيش از 60 درصد پرفروش‌ترين فيلم‌هاي هاليوود در خصوص آخرالزمان است و آيا ساخت فيلم‌هايي با چنين موضوعاتي براي سرگرم كردن مردم است.

وي ادامه داد: ولي ما در كشورمان فيلمي با اين موضوع و مفهوم نداريم و نسبت به اين موضوع غفلت كرده‌ايم در حالي كه ذهن‌ها درگير اين موضوع است.

شفيعي سروستاني با اشاره به نگاه عام مردم به آخرالزمان توضيح داد: مردم ما زماني كه گراني، سختي معيشت و بيماري در زندگيشان پديدار مي‌شود، زماني كه دچار خشكسالي مي‌شوند مي‌گويند آخرالزمان است، يعني آخرالزمان را چيزي مساوي با بلا، آفت و بحران مي‌شناسند.

*
آخرالزمان تعداد حوادث افزايش و زمان آنها به هم نزديك مي‌شود

وي افزود: ولي آيا آخرالزمان به معناي بحران است، آخرالزمان به معناي بحران، جنگ و آفت نيست، آخرالزمان قسمت واپسين از دوراني است كه به قيامت پيوندد و از نظر ما آخرالزمان از زمان مبعوث شدن پيامبر آغاز و به ظهور موعود و سپس قيامت مي‌انجامد.

مسئول «موسسه فرهنگي موعود» يادآور شد: پيامبر (ص) فرموده‌اند برگزيده شدم در حالي كه ميان من و قيامت فاصله نيست، همان سان كه ميان دو انگشت فاصله است اما از آنجا كه در اين ظرف زماني حوادث بزرگ نزديك به هم روي مي‌دهد مردم عادت كرده و آخرالزمان را مساوي با بحران مي‌شناسند.

وي اضافه كرد: پيامبر فرموده‌اند كه نشانه‌هايي در آخرالزمان وجود دارد كه مانند دانه‌هاي تسبيح يكي يكي مي‌افتد و به آخرين دانه يعني ظهور مي‌انجامد و هرچه زمان ظهور نزديك باشد بر تعداد حوادث افزوده مي‌شود.

* 7
هزار روايت در خصوص آخرالزمان وجود دارد

شفيعي سروستاني توضيح داد: در ميان همه ملل يعني صاحبان اديان آسماني وجه مشترك ابتدا توحيد و سپس موعودگرايي و بلاخره قيامت است و در همه اديان حجم زيادي از روايات به موضوع موعود اختصاص دارد.

وي اعلام كرد: حجم روايات آمده از 14 معصوم در خصوص آخرالزمان و نشانه‌هاي ظهور بسيار زياد است به طوري كه 7 هزار روايت راجع به اين موضوع داريم و در خصوص نماز و روزه اين تعداد روايت نداريم.

مسئول موسسه فرهنگي موعود عصر (عج) خاطر‌نشان ساخت: اين تعداد روايت نشان از اهميت موضوع دارد و بخش عمده‌اي از روايات آخرالزمان توسط پيامبر و در نخستين روزهاي بعثت بيان شده است.

وي با اشاره به كاركردهاي علائم و نشانه‌هاي ظهور بيان داشت: اين نشانه‌ها و علائم موقعيت بشر را در تاريخ معين مي‌كند و مردم مي‌دانند كه در چه فاصله‌اي از ظهور قيامت قرار گرفتند همچنين هشدار و تذكر، آمادگي يافتن، جلوگيري از يأس و نااميدي، شناسايي دوست و دشمن از كاركردهاي نشانه‌هاي ظهور است.

شفيعي سروستاني عنوان داشت: ما همواره در تحليل شرايط دچار مشكل مي‌شويم و با تحليل غلط موضع‌گيري كرده و گاهي با دوست با تصور دشمن بودن درگير و گاهي با دشمن به تصور دوست بودن ارتباط دوستي برقرار مي‌كنيم كه اين نشانه‌ها موجب مي‌شود تا دوست را از دشمن بشناسيم.

*
از 1200 نشانه‌ آخرالزمان تنها 5 نشانه باقي مانده است

اين محقق در زمينه مهدويت به حوادث آخرالزمان اشاره كرد و گفت: در آخرالزمان حوادث مختلفي روي مي‌دهد و پيامبر نيز فرموده‌اند به ناگزير فتنه‌اي پديد خواهد آمد كه هر گاه در نقطه‌اي آرامش پيدا كند، در نقطه ديگري ناآرامي شروع مي‌شود و اين چنين ادامه مي‌يابد تا وقتي كه منادي آسمان بانگ برآورد كه امير شما مهدي است.

وي اضافه كرد: يكي از مشخصات فتنه اين است كه فتنه كور است يعني اجازه تشخيص نمي‌دهد تا جايي كه همه در تشخيص حق و باطل دچار ترديد مي‌شوند و حتي خواص نيز نمي‌توانند حق و باطل را تشخيص دهند؛ بنابراين تأكيد شده است كه مواظب باشيد كه خود را از دست نداده و نابود نشويد.

شفيعي سروستاني يادآور شد: پيامبر فرموده‌اند «شما را به هفت فتنه بيم مي‌دهم كه بعد از من روي مي‌دهد، فتنه‌اي از مدينه، فتنه‌اي از مكه، فتنه‌اي از يمن، فتنه‌اي از شام، فتنه‌اي از شرق، فتنه‌اي از غرب و فتنه آخر فتنه سفياني است».

وي تصريح كرد: از بيش از يك‌ هزار و 200 نشانه آخرالزمان كه در روايات از آن سخن گفته شده طبق گفته همه محققان تمام نشانه‌ها رخ داده و فقط پنج نشانه باقي مانده است كه اولين آن «فتنه سفياني» است.

*
خروج سفياني از سوريه(و یا اردن) براي كشتار شيعيان

مسئول موسسه فرهنگي موعود عصر (عج) ادامه داد: در روايات آمده است سفياني با حمايت صهيونيست‌ها و غربي‌‌ها در سوريه(و یا اردن) كودتا مي‌كند و سپس يك گروه در سوريه به نام بني‌كلب از او حمايت مي‌كنند و امروز بني‌كلب جماعتي هستند كه بخشي از آنها در ارتش اسرائيل، بخشي در سوريه و بخشي در لبنان زندگي مي‌كنند.

وي اضافه كرد: سفياني جنگي در تركيه و عراق راه ‌مي‌اندازد و شروع به كشتن شيعيان مي‌كند و به كوفه مي‌رسد و در كوفه بزرگترين اتفاق رخ مي‌دهد و چنان شيعيان را مي‌كشند به نحوي كه همسايه به همسايه رحم نمي‌كند و براي گرفتن پول همسايه خود را شيعه معرفي مي‌كند.
شفيعي سروستاني يادآور شد: امروز جهان استكبار عليه شيعه به ميدان آمده و شيعيان غافل هستند.

وي تصريح كرد: زماني كه درگيري از شام به كوفه مي‌رسد از كنار شهر قزوين لشگر سيد خراساني حركت مي‌كند و از منطقه مركزي ايران عبور كرده و به كوفه مي‌رود و در روايات آمده كه اگر لشگر خراساني را يافتيد با او همراه شويد از يمن نيز سيد يماني به سوي كوفه مي‌آيد.

*
پيوستن يك ميليون ايراني در نخستين روز ظهور امام زمان (عج)

مسئول موسسه فرهنگي موعود عصر (عج) اظهار داشت: فرمانده اصلي سپاه خراساني «شعيب‌بن صالح» است و امروز در طالقان قبري به اين نام است كه مردم براي زيارت او مي‌روند و وزيران، مشاوران و سرداران اصلي امام زمان (عج) همه ايراني هستند و در روز اول يك ميليون ايراني به امام مي‌پيوندند.

وي افزود: بيان شده كه ظهور در سال‌هاي پر از جنگ رخ مي‌دهد و در قرن بيستم 100 ميلون نفر در جنگ‌هاي مختلف كشته شدند و هزينه نظامي جهان امروز 900 ميليارد تا يك ترليون دلار سال است و هزينه جنگ در جهان 2 ميليون دلار در دقيقه است كه اگر 18 روز جنگ متوقف شود سوء تغذيه از كل جهان رفع مي‌شود.

شفيعي سروستاني اعلام كرد: هزينه ارتش آمريكا در هر روز يك ميليارد و 250 ميليون دلار است و به خاطر اورانيوم مصرف شده در سلاح‌هاي غيرمتعارف در عراق مردم عراق به بيماري‌هاي مهلك دچار شدند و 4 هزار و 468 سال ديگر تاثيرات اورانيوم از عراق از بين مي‌رود.

*
طبق تحقيقات موساد و سيا آيت‌الله خامنه‌اي سيد خراساني است

مسئول موسسه فرهنگي موعود عصر (عج) گفت: دشمنان خود را براي مقابله آماده كرده‌اند ولي ما غفلت كرديم، در زمان رياست جمهوري بوش زير نظر رئيس جمهور، كميسيوني براي شناسايي امام زمان شكل گرفت.

وي تأكيد كرد: 20 روز قبل موساد و سيا اعلام كردند به دنبال امام زمان هستند و اعلام نيز كرده بودند شايد سيد خراساني آيت‌الله خامنه‌اي باشد زيرا در جواني در خراسان بوده است و سيد يماني نيز سيد حسن نصرالله باشد زير در كودكي در يمن بوده است.

شفيعي سروستاني اضافه كرد: مطالعات آنها در خصوص آخرالزمان صدها برابر ماست ولي دانشگاه‌هاي ما در اين زمينه تعطيل هستند و آنها از واقعه ظهور نگران هستند ولي ما غفلت مي‌كنيم.

*
وجود يك ميليارد نفر گرسنه و 45 ميليون مبتلا به ايدز نشانه‌اي از آخرالزمان

وي با اشاره به نشانه‌ها و حوادث آخرالزمان بيان داشت: خشكسالي، زلزله، قحطي و گرسنگي از نشانه‌هاي آخرالزمان است به طوري كه در سال 2009 يك ميليارد نفر در دنيا گرسنه هستند هر سال نيز يك هزار زلزله متوسط، 18 زلزله بزرگ و يك زلزله عظيم كره زمين را مي‌لرزاند.

مسئول موسسه فرهنگي موعود عصر (عج) ادامه داد: بي‌تقوايي و رواج فحشا و بيماري‌هاي مختلف نشانه ديگري است به طوري كه در حال حاضر 45 ميليون نفر در دنيا مبتلا به ايدز هستند و هر سال 5 ميليون نفر به اين تعداد اضافه مي‌شود كه 5 ميليون و 200 هزار نفر كودك هستند و نيمي را نيز از اين جمعيت زنان تشكيل مي‌دهند و در كشور ما نيز 60 هزار نفر مبتلا به ايدز هستند كه تاكنون 2 هزار و 121 نفر جان باختند.

وي افزود: شيوع ايدز از طريق رابطه جنسي، همجنس‌بازي و افزايش فساد از مسائلي است كه در آخرالزمان ديده مي‌شود.

*
حكومت سلمان فارسي در ايران در زمان ظهور امام زمان (عج)

شفيعي سروستاني در ادامه با اشاره به تكاليف مومنان در زمان غيبت توضيح داد: يكي از تكاليف مومنان در زمان غيبت پيدا كردن معرفت و شناخت نسبت به امام است به طوري كه در روايات آمده كسي كه امام زمانش را نشناسد و بميرد به مرگ جاهليت از دنيا رفته است.

وي اضافه كرد: تمسك به دين و صبر و شكيبايي و انتظار فرج و دعا از ديگر كارهايي است كه در زمان غيبت بايد صورت گيرد تا امام زمان (عج) ظهور كند و خداوند بزرگترين مسئوليت تاريخ را به حضرت مهدي (عج) بزرگترين مرد خود گذاشته است تا براي تحقق عدالت ظهور كند.

اين محقق در زمينه مهدويت خاطر‌نشان ساخت: ما بايد براي رهايي از فتنه‌ها معرفت خود را افزايش داده و هوشيار باشيم تا امام زمان حكومت خود در زمين برپا دارد و در آن زمان امام حسين (ع)، اصحاب كهف، سلمان فارسي به اين امام خواهند پيوست و فقط امام حسين (ع) 300 سال بر روي زمين خلافت خواهد كرد.

وي اعلام كرد: با تشكيل حكومت، سلمان فارسي در ايران حاكم خواهد شد و حكومت امام زمان در كوفه شكل مي‌گيرد.

 منبع:فارس

 

پنج شنبه 28 بهمن 1389برچسب:, :: 19:59 ::  نويسنده : سید حسین قاضی

ادامه ی شواهد ارتباط آمریکا با فراماسونری

9 – عضویت هر دو رقیب انتخاباتی انتخابات ریاست جمهوری سال  2004  آمریکا  در گروه مخفی و ماسونی (Skull & Bones).(65)

(جرج بوش و جان کری دو رقیب از یک گروه)؛  این  مسأله  باعث  سر  و  صدای زیادی در روزنامه ها شد و از نظر آنها معنی نداشت که دو رقیب انتخاباتی، عضو یک گروه باشند؛ زیرا در این حالت، رقابت بین این دو بی معنی بود. (از همین جا می توان فهمید که احزاب مخالف و جناح بندی  در   آمریکا معنا ندارد  و  همه ی  احزاب آمریکا، جزء  شبکه های  ماسونی  هستند.)   گروه  استخوان و جمجمه  (Skull & Bones)،  محلی  برای  پرورش  نخبگان   سیاسی   آمریکا   است   تا گروه های ماسونی بتوانند توسط این  نخبگان،  اهداف  شیطانی  خود  را  پیش ببرند.

گروه (Skull & Bones)  محلی  برای  انجام اعمال شیطانی و تصمیم گیری برای آینده ی آمریکا و کل جهان است.  در  مورد ماهیت  شیطانی  این  گروه،  اسناد فراوانی وجود دارند که چند تا از آن ها در زیر ارایه می شوند:

A: فیلمی کوتاه و صامت از گروه (Skull & Bones).

برای دانلود فیلم اینجا کلیک کنید:


http://www.alvadossadegh.com/alvadossadegh/Images/Article/Freemasonry%20-%20Dajjal%20of%20Apocalypse%20(55).jpg
 
کليپي از گروه مخفي و ماسوني (Skull & Bones)

 
B: تصویری از مراسم  شیطانی  گروه  (Skull & Bones) در کنار  قبرستان.

 

(این  مراسم  برای  عضویت  در  گروه  ضروری  است.  گفته   می شود   که جرج بوش  در بین اعضای این گروه،  در مراسم  مذکور  تبحر فراوانی  داشته و ملقب به Magog بوده است.).(66)

http://www.alvadossadegh.com/alvadossadegh/Images/Article/Freemasonry%20-%20Dajjal%20of%20Apocalypse%20(56).jpg 

تصويري از مراسم شيطاني گروه مخفي و ماسوني (Skull & Bones)
 

علاوه بر مقالات فراوانی که درباره ی  عضویت جرج بوش  و  جان کری  در  گروه ماسونی (Skull & Bones) وجود دارد،  شواهد  تصویری  نیز  وجود  دارند  که  از حضور این دو سیاستمدار مشهور در  این  گروه،  پرده  برمی دارند.  این  شواهد عبارتند از:

A: تصویر جرج بوش در گروه (Skull & Bones):

 

http://www.alvadossadegh.com/alvadossadegh/Images/Article/Freemasonry%20-%20Dajjal%20of%20Apocalypse%20(57).jpg


 عضويت جرج بوش در گروه مخفي و ماسوني (Skull & Bones) در دانشگاه Yale

B: جرج بوش و جان کری در دو روز  مختلف،  در  یک  برنامه ی  تلویزیونی  حاضر شدند و به سوالات پاسخ دادند. در لا به لای  این  سوالات،  سوالی  هم  در رابطه با عضویت در گروه (Skull & Bone) پرسیده شد که هر دو نفر، عضویت در گروه (Skull & Bones)  را  رد  نکردند،  اما  از  توضیح دادن  در  این  زمینه  خودداری نمودند.

در برنامه ی مذکور،  مجری برنامه از جرج بوش سؤال می کند: « شما هر دو نفر(بوش و کری)، عضو گروه مخفی (Skull & Bones) هستید؛ بگویید که چه سری در این گروه وجود دارد؟ »

جرج بوش پاسخ می دهد: « موضوع به قدری  سری  است  که  نمی توانیم درباره ی آن صحبت کنیم. »

مجری می پرسد: « این حرف چه معنایی  برای  آمریکا  (مردم آمریکا)  دارد؟ نظریه های   توطئه   (درباره ی   توطئه آمیز   بودن   گروه   Skull & Bones)،  روز به روز بیشتر می شوند. »

جرج بوش می خندد و پاسخ می دهد: « بله مطمئناً  آن ها  (نظریات توطئه) وجود دارند. من نمی دانم. من هنوز صفحات اینترنتی را نخوانده ام. »

مجری می گوید: عدد 322 (کد رمزی گروه Skull & Bones) ...؟

جرج بوش در ادامه می خندد و موضوع بحث عوض می شود.

همان طور که گفته شد، جرج بوش در پاسخ به سؤال مجری، عضویت خود را در گروه مخفی (Skull & Bones) کتمان نمی کند؛ بلکه می گوید که  موضوع مورد نظر   سری   است.   همین  مسأله  شک  ما   را  به   شیطانی  بودن فعالیت های گروه مذکور بیشتر می کند.

 

در فیلم دیگر که مربوط به مصاحبه با جان کری است،  مجری سؤالات مشابه می پرسد و  جان کری  هم بسیار  شبیه  به  جرج بوش  به  سؤالات  پاسخ می دهد. به این نحو که، او نیز عضویت در گروه  (Skull & Bones)  را  کتمان نمی کند؛ ولی ابراز می دارد که هیچ چیزی  برای  گفتن  ندارد،  زیرا  موضوع بسیار سری است. جان کری سپس خندیده و بحث را عوض می کند.(67)

برای دانلود فیلم مصاحبه ی جرج بوش، اینجا کلیک کنید



http://www.alvadossadegh.com/alvadossadegh/Images/Article/Freemasonry%20-%20Dajjal%20of%20Apocalypse%20(58).jpg
 

 

برای دانلود فیلم مصاحبه ی جان کری، اینجا لینک  کلیک کنید



 http://www.alvadossadegh.com/alvadossadegh/Images/Article/Freemasonry%20-%20Dajjal%20of%20Apocalypse%20(59).jpg


 

 

10 – سخن دونالد رامسفلد(وزیر جنگ سابق آمریکا).

« انسان هیچ گاه مانند زمانی که در محراب فراماسونری زانو به زمین  می زند و دعا می کند، به خدا نزدیک نمی شود. » (مجله ی M.S.A. Magazine)(68)

 اشاره ی مستقیم و صریح رامسفلد  به فراماسونری، و تعریف و تمجید  از  آن، نشان می دهد که خود  وی  نیز  عضو  همین گروه هاست و از آنها حمایت می کند.  (البته خاطر نشان می شویم که اشاره ی او به  « خدا »،  دروغی بیش نیست. چرا که در ابتدای مقاله نیز به ماده گرایی ماسون ها و شیطان پرستان پرداختیم  و گفتیم که آن ها به خداوند و هیچ موجود  فرازمینی اعتقاد ندارند. مدارک فراوانی نیز در مورد این مسأله وجود دارد.)

 
Man is never closer  to  God  than  when  he  kneels,  spiritually naked, at the altar of Freemasonry.

Masonic Services Association

M.S.A. Magazine

Volume 19, page 14

http://www.alvadossadegh.com/alvadossadegh/Images/Article/Freemasonry%20-%20Dajjal%20of%20Apocalypse%20(60).jpg

 دونالد رامسفلد (وزير جنگ سابق آمريکا)


11 – دجال (Antichrist) بودن جرج بوش از نظر پاپ قبلی (پاپ ژان پل دوم).

از نظر پاپ قبلی،  ماهیت  اعمال  جرج بوش شیطانی  بوده  و  او  ویژگی های Antichrist  را دارا است. دلایل پاپ در زمینه ی این ادعا، عبارتند از:  برابر  بودن اسم George Bush با عدد 666، توجیهات مذهبی بوش برای اعمال  شیطانی، عضویت   بوش   در   گروه   ماسونی (Skull & Bones)،    رابطه ی    بوش   با شیطان پرستان و علاقه ی بوش به جنگ و خونریزی.(69)  البته  بیان این مطلب به این معنی نیست که ما هم قبول  کنیم  که  خود  شخص  جرج بوش  دجال  است؛ بلکه از نظر  ما  احتمالاً  خود  تشکیلات  فراماسونری،  دجال  آخرالزمان  است  که ان شا الله در پایان مقاله به این مطلب خواهیم پرداخت.

 
http://www.alvadossadegh.com/alvadossadegh/Images/Article/Freemasonry%20-%20Dajjal%20of%20Apocalypse%20(61).jpg
 
پاپ ژان پل دوم (پاپ قبلي)


http://www.alvadossadegh.com/alvadossadegh/Images/Article/Freemasonry%20-%20Dajjal%20of%20Apocalypse%20(62).jpg 

بخشي از خبري که در آن اشاره شده که پاپ ژان پل دوم ,جرج بوش پسر را دجال (Antichrist) ميداند.


12 – فتنه های  پیاپی  از  سوی  آمریکا  در  مدار   33  درجه ی   عرض   جغرافیایی جهان.(70)

همان طور که گفته   شد،  33  در  فراماسونری  عددی  خوش  یمن  است   و  صاحب  درجه ی  33،  بیشترین   قدرت   را   داراست.  به   نظر  می رسد  که فراماسونرها این موضوع را به تمام فعالیتهایشان تعمیم داده و  تلاش  کرده اند تا  در حوالی مدار 33 درجه ی عرض جغرافیایی،  فعالیت های خاصی  را  انجام دهند. (منظور از حوالی 33 درجه،  مناطق بین  مدارهای  5/32  و  5/33  درجه است.).

بعضی از این فعالیت ها عبارتند از:

1)      ساخت   اولین   مجلس  اعلی  فراماسونری   طیف   « Scottish Rite »   و معروفترین لژ اسکاتلندی در آمریکا در شهر  چارلستون در مدار 33 درجه.(71) 

لژ مذکور، معروفترین و مهم ترین لژ  آمریکاست.   سؤال  اینجاست  که  چرا ماسون ها این لژ مهم را در شهرهای  معروف  و  بزرگ  آمریکا  نساختند،  و شهر  کوچک  چارلستون  (در مدار 33 درجه)  را   به   عنوان   محل  این  لژ برگزیدند!؟

2)      قتل جان. اف.کندی (رئیس جمهور کاتولیک  و  ضد  ماسون  آمریکا)  در  شهر دالاس در مدار 33 درجه.(72)

فراماسونها قانونی دارند به نام (King Kill 33.)؛ اعتقاد دارند پادشاه  33  باید کشته  شود  و  ما  می بینیم  که   جان.اف.کندی  ضد ماسون  را  در   شهر دالاس در مدار 33 درجه ترور کردند؛  سؤال اینجاست که چرا این شهر  و چرا در مدار 33 درجه؟  آیا در شهر  دیگری  نمی توانستند این کار را بکنند!؟

http://www.alvadossadegh.com/alvadossadegh/Images/Article/Freemasonry%20-%20Dajjal%20of%20Apocalypse%20(63).jpg 

موقعيت شهرهاي چارلستون (دايره قرمز) و دالاس (بيضي قرمز) در نزديکي مدار 33 درجه (خط قرمز).
 

3)      انفجار اولین بمب های  اتمی در  هیروشیما و ناکازاکی  در نزدیکی  مدار  33  درجه، در سال جادوئی از  دیدگاه  ماسون ها  (9451).

البته لازم به ذکر است که هیروشیما در 34 درجه  و  ناکازاکی  دقیقاً  در  33  درجه قرار دارد.  سال 1945 از این جهت سال جادویی ماسون ها است  که اگر سال 1776 را که سال اعلان استقلال آمریکا  و  تشکیل  اولین  کشور  با ارکان  ماسونی  است،   از  1945  کم کنیم عدد 169   به  دست  می آید (169=1945-1776(. عدد 169 حاصلضرب  13  در  13  است و  همان طور که می دانیم 13 عدد خوش یمن ماسون هاست (169=13*13).(73)

http://www.alvadossadegh.com/alvadossadegh/Images/Article/Freemasonry%20-%20Dajjal%20of%20Apocalypse%20(64).jpg 

موقعيت شهر ناگازاکي (داخل بيضي قرمز) در نزديکي مدار 33 درجه (خط قرمز).

 
4)  تهدید مداوم دمشق در نزدیکی مدار 33 درجه.

http://www.alvadossadegh.com/alvadossadegh/Images/Article/Freemasonry%20-%20Dajjal%20of%20Apocalypse%20(65).jpg 

موقعيت شهر دمشق (داخل بيضي قرمز) در نزديکي مدار 33 درجه (خط قرمز).
 

5)      واقعه ی  طبس  (محل فرود هواپیماهای آمریکائی برای  آزادی  گروگان های این کشور)  در مدار 33 درجه.

هدف آمریکا در این تهاجم، حمله به  تهران  بوده  است،  سؤالی  که   مطرح می شود، این است که چرا به  جای  اینکه  آمریکایی ها  مثلاً  در  کویر های سمنان  (که آن جا هم  کویری  و  خالی از  سکنه  است،  اما  نزدیک  تهران می باشد)، فرود بیایند، در طبس که فاصله ی زیادی از تهران  دارد،  ولی  در مدار 33 درجه واقع شده است، فرود آمدند.

http://www.alvadossadegh.com/alvadossadegh/Images/Article/Freemasonry%20-%20Dajjal%20of%20Apocalypse%20(66).jpg 

منطقه فرود آمريکايي ها در صحراي طبس(داخل دايره قرمز) در نزديکي مدار 33 درجه(خط قرمز).

 

6)      اشغال بابل (نزدیک بغداد در عراق) در مدار 33 درجه.(74)


شهر بابل،  معروف به شهر شیطانی است. به نحوی که منطقه ی  بابل  در روایات اسلامی نیز نفرین شده است.(75)   همچنین  فرضیه های  علمی  و تاریخی  وجود  دارند  که  ابراز می دارند  احتمالاً  مصریان  باستان،   تعالیم ماسونی خود را از بابلیان مهاجر آموخته اند.  این  شهر،  یکی  از  شهرهای  معروف  آخرالزمان نیز می باشد. چرا که به اعتقاد فراماسونها،  قبل از  ظهور  ضد مسیح  (رهبر بزرگ ماسون ها)  و  به حکومت رسیدنش، شهر بابل  باید فتح شود. علاوه بر این، حضور بابل در مدار 33 درجه، خود عامل دیگری است  که ماسون ها را به سمت تسخیر  آن  می کشاند. از سوی دیگر، گروه های   منحرف اوانجلیکال که ارتباطشان با فراماسونری در  ادامه ی  مقاله  بررسی  خواهد شد) نیز  ادعا می کنند که  قبل  از  ظهور  حضرت  مسیح (ع)،  شهر  بابل باید فتح  شود!   همین  گروه ها  از  اشغال  عراق  توسط  دولت  بوش،  حمایت فراوانی کردند؛   زیرا   این  حرکت   را   زمینه ساز  ظهور  مسیح (ع) می دانستند!(76)


از  مجموعه ی  مطالب فوق می توان فهمید که  احتمالاً انگیزه ی ماسون ها   و همپیمانانشان از اشغال عراق، صرفاً تسلط بر منابع نفتی این کشور  نبوده است؛ بلکه آنان، هم به دلیل اهمیتی که برای بابل در آخرالزمان قایلند و هم با هدف تحقق اسراییل نیل تا فرات  (به عنوان  پیش زمینه ی  ساخت  معبد سلیمان)، دست به اشغال زده اند.

http://www.alvadossadegh.com/alvadossadegh/Images/Article/Freemasonry%20-%20Dajjal%20of%20Apocalypse%20(67).jpg 

موقعيت شهر بابل (داخل بيضي قرمز) در نزديکي مدار 33 درجه (خط قرمز).
 

اما نکته ی جالبی که در این رابطه می توان به آن اشاره کرد،  این  است که در آوریل سال 2006، خبر بسیار مهمی در  رسانه ها و سایت های  اینترنتی درج شد که تحلیل ما را پیرامون اشغال عراق تأیید می نماید.

در این خبر ذکر شده بود که ماهواره ی سرویس جاسوسی روسیه،   تصاویر ماهواره ای عجیبی از یک مراسم مذهبی در منطقه ی باستانی  بابل  عراق ارسال کرد که در این مراسم، تعداد زیادی  از  سربازان  و  فرماندهان  ارشد آمریکایی مستقر در  عراق،  حلقه ای  به  طول یک  کیلومتر  در  اطراف  یک منطقه ی باستانی در حال حفاری تشکیل دادند و با آداب و رسومی همچون آداب و رسوم اقوام جاهلی و بت پرست،  با حالتی  احترام آمیز، مجسمه ی یک موجود شیطانی بابل باستان با عنوان « مار بالدار » را از زیر  خاک  بیرون آوردند و با نهایت احترام در یک محموله ی بار هوایی  قرار دادند  تا  به  آمریکا منتقل کنند.(77)

درج این خبر، سبب اعتراض شدید مسلمانان عراق، پیروان آیین ارتدوکس  در روسیه، و تعدادی از مسیحیان شد. چرا که آن ها این حرکت را  مایه ی  زنده نگاه داشتن آداب بت پرستی می دانستند. قباحت این حرکت آمریکاییان، کار  را  بدانجا  رسانده  که  نویسنده ی  یکی  از مقالات،   از  رواج   گسترده ی  بزرگداشت  و پرستش نمادهای شیطانی و بت های  ملل باستان  در  جهان  غرب،  اظهار تأسف کرده است.(78)  (البته لازم به ذکر است که  نویسنده ی مقاله ی مذکور، از دیدگاهی دلسوزانه برای جهان غرب و  خصمانه  با  ایران، به  بحث پرداخته  و  واقعه ی  اتفاق  افتاده  در  بابل  را  برای  کشوری   که می خواهد با ایرانیان و فرشته های آنان   (هاروت و ماروت  که  بنا  بر  انجیل تحریف شده،  ایرانی  بوده اند!)    در  آرماگدون  بجنگد،   خجالت آور  توصیف کرده است.   در واقع وی با این مقاله قصد داشته تا  آمریکاییان  را  از  اعمال شیطانی  دور  بدارد  و  بدین ترتیب  برای  آرماگدون  و  بازگشت  مسیح (ع) زمینه سازی کند!).


 در تصویر زیر، بخشی از خبر درج شده را ملاحظه می فرمایید:

http://www.alvadossadegh.com/alvadossadegh/Images/Article/Freemasonry%20-%20Dajjal%20of%20Apocalypse%20(68).jpg 

 

http://www.alvadossadegh.com/alvadossadegh/Images/Article/Freemasonry%20-%20Dajjal%20of%20Apocalypse%20(69).jpg 



7)      جنگ  33  روزه ی  اسرائیل  با  لبنان   (با دخالت آمریکا)   در   نزدیکی   مدار 33  درجه.

آنچه که از اخبار مربوط به این جنگ به  دست  آمده،   این  است  که  آمریکا، اسراییل و انگلیس، بار ها در طی جنگ مذکور مخالفت  خود  را  با  آتش بس اعلام نمودند؛(79) تا آن جا که  « کاندولیزا رایس »  وزیر امور خارجه ی آمریکا، رنج ها و سختی های جنگ را به درد مادر در  هنگام  زایمان!  تشبیه  کرد  و مردم خاورمیانه را به تحمل درد و سختی این جنگ،  برای  تولد  خاورمیانه ی جدید دعوت نمود و بدین ترتیب پذیرفتن هرگونه آتش بس را رد کرد.(80)


از سوی دیگر،  با شکست اسراییل  در  روز های  پایانی  جنگ،  گفتگو های آتش بس بین طرفین درگیر  انجام شد.  در اینجا نیز با اینکه توافق آتش بس، از یکی دو روز قبل از پایان جنگ حاصل شده بود، اسرائیل  به  دلایل نامعلوم، این جنگ ظالمانه را که خود آغاز کرده و به لبنان تحمیل نموده بود، تا  33 روز ادامه داد و آتش بس را به تأخیر انداخت!؟

این تاخیر آتش بس و تعلل از سوی اسراییل و حامی  آن (آمریکا)  و  ادامه ی جنگ تا  33  روز از  جانب  دولت  اسراییل،   خود  نشانه ای  از  تسلط  تفکر ماسونی بر دولت های اسراییل و آمریکا است. چرا که این کشور ها حتی در حضور مخالفت های گسترده ی مردم جهان، عمداً جنگ را  تا  33  روز  ادامه دادند و دقیقاً پس از 33 روز، جنگ را به پایان بردند.


8)      تبلیغ جنگ هسته ای دروغین «  Armageddon  » در دشتی  به  همین  نام که در حوالی مدار 33 درجه واقع شده است.

« Armageddon » نام جنگی است که بنا بر گفته ی بخش مکاشفات انجیل تحریف شده ی یوحنا، در آخرالزمان و در دشتی به نام  « Armageddon »  یا « هرمجدون » و بین  نیروهای  خیر و شر روی  می دهد  و  سبب  بازگشت مسیح  (ع)    به    زمین    می گردد.     (در   بخش های   انتهایی   مقاله، « Armageddon »  به صورت کاملتر مورد بحث واقع شده است.)

در سال های اخیر،  تبلیغات  وسیعی  پیرامون  آرماگدون  انجام  شده  و  هر حرکت نظامی آمریکا و اسراییل، بر اساس آن و با شعار  بازگشت مسیح (ع) توجیه می گرددد.

بنا بر ادعای صهیونیست ها، محل این جنگ در 30 کیلومتری شهر حیفا و  در دشت هرمجدون (Armageddon) در نزدیکی مدار 33 درجه است.

http://www.alvadossadegh.com/alvadossadegh/Images/Article/Freemasonry%20-%20Dajjal%20of%20Apocalypse%20(70).jpg 

موقعيت محل جنگ اسراييل و لبنان (دايره زرد) و دشت هرمجدون(بيضي آبي) در نزديکي مدار 33 درجه.
 

مجاورت محل وقوع جنگ دروغین آرماگدون با مدار 33 درجه،  استناد  بیش از حد آمریکا و اسراییل بر این جنگ برای  جلب  حمایت  صهیونیست ها،  و  نیز وجود شواهد بسیاری درباره ی  حمایت های  فراوان  تشکیلات  ماسونی  از طرفداران آرماگدون، توطئه آمیز بودن این جنگ و شیطنت حامیان  آن  را  تأیید می نماید.

نکته ی بسیار مهم: مطالبی که درباره ی مدار  33  درجه بیان  شد،  به  این  معنی نیست که مدار 33 درجه ی کره ی زمین، نحس و بدیمن است؛ (چرا که تمام مناطق روی کره ی زمین و آسمان و ... مخلوق خداوند بزرگ می باشند.).  منظور ما از بیان این موضوع، این است که ماسون ها با توجه به عقاید  جاهلی،  کفر آمیز  و  خرافی خود، تلاش می کنند تا وقایع جهان را مطابق میل خود پیش برند و در این  راه،  توجه بسیاری نیز به نمادهای  خود  دارند؛   تا  آن  جا  که  به  دلیل  تقدیس  عدد  33  در فراماسونری، دسیسه های مهم خود را در  شهر ها  و  کشور های  مدار  33  درجه انجام می دهند و بدین ترتیب رنج بسیاری را بر مردم این مناطق تحمیل می نمایند.


شواهد ارتباط اسرائیل با فراماسونری

1 –  پرچم اسرائیل.

در پرچم اسراییل نماد های ماسونی به  صورت  علنی  و  کاملاً  بی شرمانه خود را نشان می دهند. این علایم عبارتند از:

    * ستاره ی شش گوش (Hexagram):  قبلاً ذکر کردیم که اکثر یهودیان،  همانند فراماسونر ها  سلیمان (ع)  را  پادشاه  و  جادوگر  می دانند،  نه  پیامبر.).(81) بنابراین علامت « ستاره ی شش گوش » یا « مهر سلیمان »، در بین یهودیان علامتی اعتقادی نیست و به شریعت حضرت موسی (ع) هیچ ارتباطی ندارد. بلکه نشان دهنده ی ارادت آن ها  به  سلیمان  (که  از  دید  آن ها  پادشاه  و جادوگر بوده است)، می باشد.  این در حالی است  که  حضرت  سلیمان (ع) بنا بر اعتقاد مسلمانان، یکی از انبیای پارسای خداوند متعال بوده است.

    * علامت نیل تا فرات: این علامت،  که به صورت  2  نوار  آبی  رنگ در  دو  طرف ستاره ی  شش گوش  دیده  می شود،   وسعت  سرزمین  پادشاه  سلیمان (King Solomon) را از دید یهود نشان می دهد.

نکته ی جالب این که فراماسونها نیز اعتقاد دارند، که قبل از ظهور ضد مسیح (Antichrist)، باید سرزمین حکومت پادشاه سلیمان به اشغال درآید و بعد از آن ضد مسیح حکومت جهانی را آغاز کند.

اشتراکات  فراوانی  که   بین   نمادها   و   تفکرات   یهودیان   صهیونیست   و فراماسون ها وجود دارد (از جمله مثال های فوق)،   نشان  می دهد  که  به احتمال بسیار زیاد، رابطه ی بسیار محکمی بین این گروه ها وجود دارد.

http://www.alvadossadegh.com/alvadossadegh/Images/Article/Freemasonry%20-%20Dajjal%20of%20Apocalypse%20(71).jpg 

پرچم اسراييل که واضحاً واجد علايم ماسوني است.

 

2 – حضور علامت ستاره ی داوود (Hexagram) پرچم اسرائیل،  در مهر ماسونی و اسکناس  یک  دلاری  آمریکا   (مهر ماسونی  آمریکا  2  قرن  قبل  از  تأسیس اسرائیل ساخته شد.).

این  موضوع  می تواند ارتباط اسرائیل با فراماسونری را تأیید کند؛  چرا که مهر ماسونی ایالات متحده ی آمریکا که مملو  از  انواع  و  اقسام  علایم  ماسونی است،  علامت ستاره ی شش گوش را نیز در خود  جای  داده  است.  از  این مطلب می توان دریافت که علامت ستاره ی شش گوش  نیز  یکی  از  علایم واضح ماسونی است که در نمادهای  تشکیلات  مهم  ماسونی  به  کار  رفته است.    ضمن این که  حضور  علامت  ستاره ی داوود  (Hexagram)  در مهر ماسونی و اسکناس یک دلاری آمریکا نشان می دهد  که  نقشه ی  تأسیس اسراییل از قرن ها پیش توسط فراماسون ها ریخته  شده  بود  و   هولوکاست بهانه ای بیش نبود. در واقع می توان از این  مساله   نتیجه  گرفت  که  کشور اسراییل  باید  به  هر  وجه  ممکن  توسط   ماسون ها   تشکیل  می شد   و افسانه ی کذایی هولوکاست  نیز  فقط  بهانه ای  شد  تا  فلسفه ی  وجودی اسراییل، توجیهی داشته باشد.

http://www.alvadossadegh.com/alvadossadegh/Images/Article/Freemasonry%20-%20Dajjal%20of%20Apocalypse%20(72).jpg 

حضور علامت ستاره داوود (Hexagram) پرچم اسراييل در مهر ماسوني و اسکناس يک دلاري آمريکا(مهر ماسوني آمريکا دو قرن قبل از تاسيس اسراييل ساخته شد.)
3 –  دادگاه عالی اسرائیل (Israeli Supreme Court) در بیت المقدس.(82)

بسیاری از حکم ها و فرمانهایی که  درباره ی  ترور  فلسطینیان  و  مسلمانان  سایر کشورهای اسلامی وضع  می شود،  از  « (Israeli Supreme Court) یا دادگاه عالی اسرائیل » صادر می گردد.  در این دادگاه به صورت علنی و بدون هیچ  واهمه ای  از علایم ماسونی استفاده شده است.   حضور علایم فراوان ماسونی در این دادگاه، به قدری ما را به  شک  وا  داشت  که  مجبور  شدیم برای اطمینان از  صحت  مقالات  مورد  استفاده،  از  برنامه ی  Google Earth استفاده کرده و صحت عکس ها را به وسیله ی آن بیازماییم. همان طور که در  تصاویر زیر ملاحظه می فرمایید، عکس ها کاملاً واقعی هستند و هیچ تردیدی در صحت آن ها وجود ندارد:

http://www.alvadossadegh.com/alvadossadegh/Images/Article/Freemasonry%20-%20Dajjal%20of%20Apocalypse%20(73).jpg 

عکس راست: (Israeli Supreme Court) يا دادگاه عالي اسراييل برگرفته از سايت اينترنتي.
عکس چپ: (Israeli Supreme Court) يا دادگاه عالي اسراييل در برنامه يGoogle Earth.

 
در طراحی این دادگاه از علایم ماسونی بی شماری استفاده  شده است  که  ما  در این جا به بعضی از آن ها اشاره خواهیم کرد:

    * در طراحی ساختمان این دادگاه، در سقف یکی از قسمت ها، « هرم و چشم جهان بین » ساخته شده است.  این نما در تصویری که از پایین گرفته  شده، بهتر دیده می شود.

http://www.alvadossadegh.com/alvadossadegh/Images/Article/Freemasonry%20-%20Dajjal%20of%20Apocalypse%20(74).jpg 

عکس راست: (چشم جهان بين) بر روي سقف دادگاه عالي اسراييل. اين تصوير از راه دور گرفته شده است.
عکس چپ: (چشم جهان بين) بر روي سقف دادگاه عالي اسراييل. اين تصوير از نزديک و زير هرم گرفته شده است.
 

    * یکی دیگر از بناهای دادگاه، یک  Obelisk  است که دقیقاً مشابه  بنای یادبود ماسونی   جرج  واشنگتن  در   آمریکا (البته  با  ابعادی  کوچکتر)   می باشد. (Obelisk یک علامت معروف مصری و ماسونی است.)

 
http://www.alvadossadegh.com/alvadossadegh/Images/Article/Freemasonry%20-%20Dajjal%20of%20Apocalypse%20(75).jpg
 
عکس راست: Obelisk در دادگاه عالي اسراييل.البته خود Obelisk خارج از کادر عکس است که با فلش نشان داده شده است.
عکس چپ: Obelisk در دادگاه عالي اسراييل.


http://www.alvadossadegh.com/alvadossadegh/Images/Article/Freemasonry%20-%20Dajjal%20of%20Apocalypse%20(76).jpg 

عکس راست: Obelisk بناي يادبود ماسوني جرج واشنگتن
عکس چپ: Obelisk مصر باستان

    * کتابخانه ی دادگاه، 30 عدد پله دارد و بعد از این 30 پله، 3 رده کتاب وجود دارد که مجموعاً عدد 33 را تشکیل می دهند.

علاوه بر این، قوانین حاکم بر کتابخانه ی دادگاه  نیز  مشابه  قوانین  ماسونی است.  یکی  از قانونهای ماسونی این است که، ماسونی  که  در  هر  رده  و درجه ای قرار دارد، نمی تواند به  اختیارات مربوط به درجات و  مراتب  دیگر  لژ،   دسترسی داشته باشد.

در کتابخانه ی دادگاه عالی اسرائیل نیز قوانین  ماسونی  حاکم  است؛  یعنی هر عضوی حق دارد فقط  از  کتابهای  رده ی  مربوط  به  خود  استفاده   کند.

رده های کتابخانه ی  دادگاه عالی  اسراییل  عبارتند از:  رده ی اول مربوط  به وکلای مدافع، رده ی دوم مربوط به قضات فعال و مشغول به کار و رده ی سوم مربوط به قضات بازنشسته.  بالاترین رده،  مربوط به قضات  بازنشسته  است، اما آن ها نیز نمی توانند از کتابها ی رده های پایین تر استفاده کنند.

این در حالی است که در هیچ کتابخانه ی دیگری این ممنوعیت ها  حداقل  در مورد افراد با مراتب بالای علمی وجود ندارد.

http://www.alvadossadegh.com/alvadossadegh/Images/Article/Freemasonry%20-%20Dajjal%20of%20Apocalypse%20(77).jpg 

کتابخانه ي ماسوني دادگاه عالي اسراييل با 30 پله و 3 رده کتاب.(30+3=33)
 

 

نکته ی بسیار مهم: از دقت در ساختار  « دادگاه عالی اسراییل »  می توان  دریافت که ساختار حکومتی کشور اسراییل  (که ظاهراً با داعیه های  مذهبی  شکل گرفته است)، عملاً و علناً ویژگی های الحادی،  شیطانی و ماسونی  را  نشان  می دهد. وقاحت  این  مسأله  تا  آن  حد  است  که  اسراییلیان  که  ادعای  شریعت  حضرت موسی (ع) را می کنند و  قاعدتاً  باید  از  فرعون  بیزار  باشند،  به  وضوح  از  علایم ماسونی با منشأ مصری در بناهای دولتی خود استفاده می کنند.   از جمله: هرم و چشم جهان بین، Obelisk و....

 

 
4 – بناهای ماسونی شهر ایلات (Eilat) در اسرائیل.(83)


شهر ایلات در جنوب اسرائیل و مجاور دریای سرخ  واقع  شده  است.  در  این شهر، علایم ماسونی خود را با جسارت تمام نشان می دهند؛   به طوری  که  می توان گفت در هیچ نقطه از جهان، علایم ماسونی اینچنین  آشکارا  در  ملأ  عام قرار ندارند.

 بناهای ماسونی متعددی که در این شهر وجود دارند، عبارتند از:

·         بنای  مربوط  به  یکی  از  میادین  این   شهر،   «هرم و چشم جهان بین» می باشد  و  روی  سنگ  یادبود  این  بنا،   علامت  «پرگار و گونیا»   دیده می شود.

http://www.alvadossadegh.com/alvadossadegh/Images/Article/Freemasonry%20-%20Dajjal%20of%20Apocalypse%20(78).jpg 

يکي از ميادين شهر ايلات اسراييل, که در آن نمادهاي هرم وچشم جهان بين, پرگار وگونيا وساير علايم ماسوني ديده مي شود.


http://www.alvadossadegh.com/alvadossadegh/Images/Article/Freemasonry%20-%20Dajjal%20of%20Apocalypse%20(79).jpg

عکس راست: علامت هرم وچشم جهان بين در يکي از ميادين شهر ايلات اسراييل (نماي بزرگتر عکس قبل).
عکس چپ: علامت پرگار وگونيا در يکي از ميادين شهر ايلات اسراييل (نماي بزرگتر عکس قبل).


·         یکی از ساختمان های شهر ایلات که به صورت هرم ساخته شده است.


http://www.alvadossadegh.com/alvadossadegh/Images/Article/Freemasonry%20-%20Dajjal%20of%20Apocalypse%20(80).jpg 

يکي از بناهاي شهر ايلات که به شکل هرم ساخته شده است.

 

5 – آرم سازمان جاسوسی اسراییل (موساد=Mossad).

 در  آرم   سازمان جاسوسی اسراییل (موساد)(84)   که   یکی  از  مخوف ترین نهاد های  امنیتی  دنیا  است،    علایم  ماسونی  خود  را  به   وضوح   نشان می دهند. این علایم عبارتند از:

1- دو شاخه ی زیتون که هر  کدام  13  برگ زیتون دارند.  (13 عدد خوش یمن ماسون ها و یهودیان است.).

2- یک شمعدان  7  پایه ی  3  پله،  که  هم  در  بین  یهودیان  و  هم  در  بین ماسون ها مقدس است. این  شمعدان 7 پایه،  علامت مخصوص  درجه ی « Royal Master » در لژ های ماسونی « York Rite »   (که یکی  از  انواع  لژهای  معروف هستند)، می باشد.(85)

توجه: به دلیل مقدس بودن شمعدان 7 پایه در نزد یهودیان، شاید بتوان این شمعدان را به عنوان عقیده ی یهودی موساد نیز توجیه کرد. بنابراین این شاهد ذکر شده برای ماسونی بودن اسراییل، جزء شواهد قوی نیست.

http://www.alvadossadegh.com/alvadossadegh/Images/Article/Freemasonry%20-%20Dajjal%20of%20Apocalypse%20(81).jpg 

عکس راست: آرم سازمان جاسوسي اسراييل(موساد).به 13 برگ زيتون در هر شاخه, و شمعدان 7 پايه توجه فرماييد.
عکس چپ: علايم مربوط به مدارج لژ هاي ماسوني.به شمعدان 7 پايه ي 3 پله که مربوط به درجه 15 لژ است, توجه کنيد.(فلش قرمز)

6 – ماسون بودن تعداد زیادی از نخست وزیران اسراییل.

ماسون بودن تعداد زیادی از نخست وزیران اسراییل، از جمله شواهدی  است که ارتباط اسراییل را با فراماسونری نشان می دهد.  در  اسراییل  نیز  همانند  آمریکا،  اکثر  نخست وزیران  ماسون  بوده اند.   در  تصویر  زیر، دو  نفر  از  این نخست وزیران ماسونی را به عنوان مثال آورده ایم:(86)

http://www.alvadossadegh.com/alvadossadegh/Images/Article/Freemasonry%20-%20Dajjal%20of%20Apocalypse%20(82).jpg 

اسحاق رابين نخست وزير سابق ماسوني اسراييل(سمت راست), هنري کيسينجر سياستمدار يهودي آمريکايي(وسط) و شيمون پرز يکي ديگر از نخس وزيران ماسوني سابق اسراييل(سمت چپ). اسحاق رابين به دليل تخلف از بعضي آرمان هاي صهيونيستي و ماسوني , به دست يک صهيونيست افراطي کشته شد.
 
نکته ی جالب این که در نامه ای که  از  سوی  یک  تشکیلات  فراماسونی  اسراییل برای « اسحاق رابین » نخست وزیر سابق اسراییل فرستاده  شده است،  از وی به همراه « بیل کلینتون » رییس جمهور سابق آمریکا و « ملک حسین » پادشاه سابق اردن، به عنوان ماسون های صلح طلب تقدیر شده  و  به  آن ها  لقب  ماسون های صلح داده شده است! در تصویر زیر، متن نامه ی مذکور را ملاحظه می فرمایید:(87)

 
http://www.alvadossadegh.com/alvadossadegh/Images/Article/Freemasonry%20-%20Dajjal%20of%20Apocalypse%20(83).jpg

متن نامه اي که از سوي يک تشکيلات فراماسونري اسراييل براي « اسحاق رابين » نخستوزير سابق اسراييل فرستاده شده است, و در آن از وي به همراه «بيل کلينتون» رييس جمهور سابق آمريکا و «ملک حسين» پادشاه سابق اردن, به عنوان ماسون هاي صلح طلب تقدير شده و به آنها لقب ماسون هاي صلح داده شده است!
 
همان گونه که در متن نامه ملاحظه فرمودید،  « اسحاق رابین »  نیز همچون  « بیل کلینتون » یک ماسون بوده است.   از سوی دیگر، متن نامه نشان می دهد که  اکثر دشمنان ملت مسلمان  ایران  و  سایر  مسلمانان  آزاده ی جهان،   عضو  تشکیلات شیطانی فراماسونری  هستند.  برای مثال،  « بیل کلینتون »  که  با  سیاست های خصمانه ی خود،  تحریم  اقتصادی  وسیعی  را  علیه  ایران  اعمال  کرد،  « اسحاق رابین » که در دشمنی با ایران،  شمشیر  را  از  رو  بسته بود،  و  « ملک حسین » پادشاه اردن که با حمایت از صدام در جنگ تحمیلی، نقش مهمی  را  در  به شهادت رساندن جمع کثیری از ملت غیور ایران بازی  کرده  و  حتی  به  صورت  نمادین،  یک گلوله ی توپ ارتش بعثی را به سمت شهرهای مرزی ایران پرتاب نموده بود،(88)همه و همه شاگردان مکتب شیطانی فراماسونری بودند.   از این مطلب  می توان  نتیجه گرفت که امت بزرگ اسلامی، باید هر چه سریع تر دست به دست هم  دهند  تا  به کمک یکدیگر، مانع از قدرت طلبی های بیشتر فراماسونری شوند.

7 – تلاش برای تخریب مسجدالاقصی و ساخت معبد سلیمان.

در  قسمت های  ابتدایی  این  مقاله،  ذکر  شد  که   اکثر  یهودیان  (بالاخص صهیونیست ها) و نیز فراماسونرها، سلیمان را پادشاه می دانند و  اعتقاد  به جادوگر بودن وی دارند، تا آنجا که به جای  عبارت  (Prophet Solomon : پیامبر سلیمان)، عبارت (King Solomon : پادشاه سلیمان)  را به کار می برند.(89)
یکی از مهمترین برنامه هایی که  گروه های  منحرف  مذکور  تدارک  دیده اند، تخریب مسجدالاقصی  و  ساخت  معبد سلیمان  است.  نکته ای  که  مسلم است، این است که هدف از ساخت معبد سلیمان، ساخت یک معبد به عنوان عبادتگاه خداوند، و  به عنوان معبدی برای شریعت حضرت موسی (ع) نیست، بلکه هدف آن ها، ساخت معبدی به عنوان  نماد  الحاد  و  محلی  برای جولان تمام ابزارها و یادبودهای شیطانی است.  واقعاً  چگونه ادعای صهیونیست ها را مبنی بر اینکه معبد سلیمان جایی برای پرستش  خداوند  است،  می توان پذیرفت، در حالی که در تورات  تحریف  شده  (نه  تورات  نازل  شده  از  جانب خداوند)،   سخن   از   بت پرستی   سلیمان (ع) (نعوذ بالله)   به   میان  آمد
پنج شنبه 28 بهمن 1389برچسب:, :: 19:47 ::  نويسنده : سید حسین قاضی

 بسم الله الرحمن الرحیم

 
« فراماسونری: دجال آخرالزمان- بخش اول»


 

پرسش های آغازین بحث:

 1 – وقایع جهان امروز را به چه صورت می توان توجیه کرد؟
2 – چرا امروزه مسجدالاقصی کانون توجه ادیان الهی است؟
3 – تلاش های اخیر برای تخریب مسجدالاقصی به چه دلیلی صورت گرفته است؟
4 – با وجود کشورهای پیشرفته ی اقتصادی درجهان (همانند چین  و  روسیه)،  چرا ایران به عنوان دشمن اصلی کشورهای غربی مطرح می شود؟
5 – چرا  کشورهایی  همچون   آمریکا  و  اسرائیل  که  داعیه های  مذهبی   دارند، بیشترین جنایات را در حق بشر مرتکب می گردند، اما کشور  کمونیستی  مانند چین، کمتر از کشورهای مزبور دست به سرکوب می زند؟
6 – چرا امروزه غرب، مسلمانان را بزرگترین تهدید می شمارد؟
7 – هدف غرب و بخصوص آمریکا، از حضور در خاورمیانه چیست؟
8 – چرا با وجود کشورهای نفت خیزی چون عراق و عربستان، اسرائیل در فلسطین اشغالی لانه گزیده است؟
9 – چرا عراق اشغال شده است؟
10 – چرا بهاییان مقبره ی بهاء الله در اسرائیل را مقدس ترین مکان می دانند؟
11 – چرا مبارزه با اسرائیل وظیفه ی تمامی مسلمین جهان است؟
12 – آرماگدون چیست و چرا امروزه مورد توجه قرار گرفته است؟
13 – چرا جرج بوش  مأموریت  خود  را  در  جنگ  علیه  تروریسم ؟!  مأموریتی الهی می داند؟
14 – چرا آمریکا از اسرائیل حمایت کامل می کند؟
15 – آیا آمریکا بازیچه ی اسرائیل است یا اسرائیل بازیچه ی آمریکا؟
16 – علت دشمنی غرب و اسرائیل با ایران و حزب الله چیست؟
17 – چرا اخیراً ساعت آخرالزمان 2 دقیقه به جلو کشیده شده و فقط 5 دقیقه به پایان مانده است؟

 

ان شاء الله تلاش داریم تا بتوانیم در این بحث  به  پرسش های  مطرح  شده  پاسخ دهیم. البته پاسخ ما به این سوالات، مستقیم نخواهد بود؛  بلکه  تلاش  می نماییم  تا شما خوانندگان عزیز، خود بتوانید با استفاده از اطلاعات این مقاله به پاسخ صحیح برسید.


 

 


 

فراماسونری چیست؟

می توان گفت این سؤالی است که افراد بسیاری قادر به پاسخ دادن  نیستند  و  یا اطلاعات دقیقی در این رابطه ندارند. این در حالی است که این تشکیلات و اعضای آن، نقش مهمی در تاریخ داشته اند و شناخت  این  تشکیلات،  برای  ما  مسلمانان امری لازم و ضروری است.

کلمه ی  ماسون (mason)   یعنی  بنّا،  فراماسون (Freemason)  یعنی  بنّای  آزاد. ماسونری  یک تشکیلات منظم جهانی است که بر  ارکان  دولت های  جهان  و  اکثر وجوه زندگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جوامع، سلطه یافته است و  بسیار  هم آزادانه عمل می کند.  کسی  که  عضو  فراماسونری  است،  ماسون  یا  فراماسون نامیده می شود. ساختمانی که مرکز  فعالیت  ماسونهاست  لژ  نام  دارد.  یکی  از بزرگترین اهداف گروه های ماسونی این است که زمینه را برای حکومت فردی از بین ماسون ها با عنوان نمادین ضد مسیح (Antichrist  = دجال)، یا  به  تعبیر  بعضی  از گروه های ماسونی، فرعون جدید (New Pharaoh) آماده کنند. فراماسونری جمعیتی سرّی است که کسی به راحتی نمی تواند در حریم آن نفوذ کند و اگر هم راه یافت، مکلف است اسرار آن را مکتوم نگه دارد؛ اما با این وجود،  کسانی توانستند به حریم آن نفوذ کنند و به اسناد و مدارک مهمی دست یابند و  موفق  به  کشف  و  افشای اسرار آنها شوند. همه ی این افراد متفق الرأی  هستند  که:   «مسئله  یک  توطئه است که این توطئه از اواخر قرن هجدهم آغاز شده و تا به امروز هم با موفقیت تمام ادامه دارد و هدف نهائی آن ایجاد یک حکومت جهانی «شیطانی» است و برای پیاده کردن آن در سراسر عالم، به یک مبارزه وسیع و بی امان دست زده اند.» (1)

کتاب «کمیته 300 کانون توطئه های جهانی» نوشته ی دکتر جان – کولمن،  در  این زمینه  چنین  می گوید:   « دلیل  موجودیت  نظامهای  پنهانی   مانند   سلحشوران اورشیلم،  سنت جان  و  مردان  میزگرد  و  گروه  میلنر  و  سایر  اجتماعات   مخفی (ماسونی) چه می تواند باشد؟ اینان، بخشی از  زنجیره ی  گسترده ی  فرماندهی سلطه گری  جهانی  را  تشکیل  می دهند   که   از   باشگاه  رم ،    سازمان  ناتو، مؤسسه ی  سلطنتی  امور  بین المللی   تا   سرسلسله ی   توطئه گران،   یعنی کمیته ی 300، امتداد دارد. این افراد و گروه ها به این اجتماعات پنهان  و  اسرار آمیز نیاز دارند، چرا که اعمالشان شیطانی است و بایستی از چشم جهانیان به دور بماند. » (2)

 

 



بخش هایی از کتاب "کمیته 300 کانون توطئه های جهانی " نوشته دکتر جان کلمن


یک توضیح: در کشور های غربی گروه های مختلف مخفی و سری فعالیت می کنند که بعضآً نام های اغواگری  چون  ( Illuminati = روشن ضمیران،  روشن فکران )  و ...  دارند.  اکثر  گروه های  نامبرده ،  گروه هایی توطئه گر و پیرو اهداف  شیطانی  هستند که دست بسیاری از آن ها برای محققین رو شده است. اکثر  این  گروه ها  با  وجود تفاوت های ظاهری، عقاید مشترک و  اهداف  یکسانی  دارند.  اسامی  که  به  این گروه ها اطلاق می شود عبارتند از: Theosophical Society (نامی که به هیچ عنوان درخور آنان نیست)، Occult، Secret Society، Illuminati،  The Committee of 300،Masonry  و  Freemasonry. از این به بعد وقتی از ماسون ها یا فراماسون ها  سخن می گوییم ، علاوه بر اعضای Freemasonry  و  Masonry  به  طور  خاص،  منظورمان  اعضای  گروه های  دیگر  نیز   به   طور   عام می باشند. چرا که این گروه ها همگی عقاید و اهداف مشترکی دارند.
 
منشأ فراماسونری

فراماسونری عمده ی تعلیمات خود را از حکومت طاغوتی  و  شیطانی  مصر  باستان کسب کرده  است،  هر  چند  تعالیم  اندکی  نیز  از  بقیه ی  حکومت های  الحادی فراگرفته است. در هر صورت رد پای حکومت  طاغوتی  فرعون های  مصر  باستان  را می توان در سراسر تعالیم ماسونی یافت.

شواهدی که بر این مدعا صحه می گذارند، به قرار زیرند:

1 – نقوش  اهرام،  مجسمه های  ابوالهول  و  همچنین  نوشته های  هیروگلیف  در سراسر لژها و نشریات ماسونی به چشم می خورد.(3)
2 – دعاهایی که فراماسون ها می خوانند، مملو از عبارات مصری است که در  زمان فراعنه استفاده می شد. برای نمونه:  (مَعَت نِب مِن آ، مَعَت بَ آ = بزرگ  است استاد فراماسونری ، بزرگ است روح فراماسونری) (4)
3 – یکی  از  نمادهایی  که  در  فراماسونری  کاربرد  فراوان  دارد،  علامت   و   نماد  « چشم جهان بین :All seeing eye  » است که به صورت یک  هرم و چشم  در انتهای  آن  می باشد.  این  نماد  مربوط  به   یکی   از   خدایان   مصر   باستان  بوده است.(5)


علامت معروف فراماسونری              چشم horus یا چشم ra (خدای خورشید ) در مصر باستان



4 – « ستاره ی شش گوش » علامت و نماد بحث برانگیز فراماسونها.(6)




مراسم ماسونی افراد رده پایین لژ (به دو علامت ستاره 6 گوشه در بالای در ورودی لژ توجه فرمایید.)


این علامت در افکار عمومی به عنوان نماد «یهودی ها» شناخته شده است و به آن « ستاره ی داوود » یا « مهر سلیمان » هم می گویند؛ ولی در حقیقت این نماد هم  جزء نمادهای الحادی بوده که بر اساس تفکرات الحادی  مصر باستان  ساخته  شده  است و نماد تعادل طبیعت بین زن و مرد، طبع سرد و گرم، الهه های  ماه و خورشید  و.... است.  البته علامت مذکور در مکتب های الحادی دیگر، مانند هندوییسم و دیگر  مکتب های شرقی نیز با مفاهیم مشابهی به کار می رود. نکته ی  مهم این  است که این تفکر تعادل عالم خلقت، متفاوت با دیدگاه اسلام است.  در اسلام نیز مفهوم تعادل وجود دارد، اما در دیدگاه  اسلامی،  این تعادل مخلوق خداوند یکتاست.  امّا در  مکاتب شرک آمیز نامبرده، این تعادل را خدایان مختلفی با کمک هم  ایجاد  کرده اند.  برای مثال در تفکر مصر باستان، از امتزاج قدرت خدایانIsis   و  Osiris، تعادل در عالم خلقت ایجاد شده است.


ستاره 6 گوشه : نماد تعادل خلقت از دیدگاه مکاتب شرک آمیز


نکته ی عجیبی که وجود دارد، این است که  شیطان پرستان نیز علامت مذکور را قویترین علامت خود می دانند و از  آن  در  مراسم  شیطانی  خود  استفاده  می نمایند.  در  کتاب « Web of Darkness : شبکه ی تاریکی »  اثرSean Sellars  (شیطان پرست معروف) در زیر این علامت نوشته شده است :





« این   علامت،   قوی ترین   علامت   در   شیطان پرستی   است.    ستاره ی شش گوشه  از شش ضلع،  شش گوشه (زاویه)  و  شش  مثلث  کوچک   درست شده است که معرّف عدد  666 می باشد. »   این  عدد  در  بین  مسیحیان  و   نیز شیطان پرستان عددی ویژه   و  خاص  است  و نشان دهنده ی  دجال یا   Antichristمی باشد.

هدف اصلی شیطان پرستان و فراماسونها به حکومت رساندن Antichrist  است؛  به همین دلیل است  که ستاره ی شش گوش، بهترین و قوی ترین  نمادشان  محسوب می شود.

 در ادامه  در  کتاب  نوشته  شده  است  که  حتی  کلمه ی  « hex »   که  در  زبان انگلیسی به معنی  نفرین  و  تلاش  برای  آسیب رساندن می باشد، از کلمه ی « HEXAGRAM :  ستاره ی  شش گوش » گرفته شده است. »(7)

 5 – افسانه ی ایزس (Isis) یا زن بیوه، نیز از دوران مصر باستان اقتباس شده است. فراماسونها اعتقاد دارند که تمام ماسونها فرزندان زن بیوه می باشند.(8)  همان طور که ذکر شد در باور مصریان قدیم، Isis و  Osiris الهه های مصر باستان بودند که در اثر ازدواج آنان تعادل طبیعت به وجود آمد. بعد از مدتی Osiris مرد  و خدای شهر های مردگان گشت. بدین ترتیب Isis بیوه شد.



Isis                                                    Isis


6 – علامت آنخ (Ankh) که نماد Isis است و در لژهای ماسونی  به  کار  می رود.(9) این  علامت  امروزه به عنوان سمبل جنس زن و  نشانه ی فمینیست ها (Feminists) نیز به کار می رود.(10) رواج تفکر فمینیستی در جهان  نیز  مشکوک  بوده  و  احتمالاً توطئه ای  از  جانب  ماسون ها  می باشد. (فمینیسم  دیدگاه تساوی  حقوقی  زن و مرد اسلام و سایر ادیان الهی را قبول ندارد و به بهانه ی احقاق  حقوق  زنان، در جهت اهداف استعماری قدم برمی دارد.)



آنخ امروزی                     آنخ مصر باستان                       آنخ ماسونی                    آنخ فمینیسم                  سمبل کنونی زن     


7 – ستون سنگی با نوک هرمی (Obelisk): این  نماد  که  نماد  زایندگی و باروری در مصر باستان بوده است، در بناهای ماسونی متعددی به کار رفته است.(11)



Obelisk پارک مرکزی نیویورک            بنای یادبود ماسونی جرج واشنگتن             Obelisk مقبره یکی از فراعنه



توجه کنید که Obelisk ها دقیقاً به شکل فوق می باشند  و  به  صورت  ستون سنگی منشوری شکل هستند که سطح مقطع مربعی دارند و در انتهای آن ها نیز همیشه هرم وجود دارد. بنابراین بناهایی  که  ویژگی های  فوق  را  نداشته باشند، Obelisk محسوب نمی شوند. برای درک بهتر این مطلب به اشکال  زیر توجه فرمایید:




مقایسه Obelisk (تصویر سمت راست) با یک بنای غیر Obelisk (تصویر سمت چپ) . توجه کنید که Obelisk ها دقیقا" به صورت ستون سنگی منشوری شکل هستند که سطح مقطع مربعی دارند و در انتهای آنها نیز همیشه هرم وجود دارد. بنابر این بناهایی که ویژگیهای مذکور را نداشته باشند , Obelisk محسوب نمی شوند.


نحوه ی اوج گیری فراماسونری

 
همان گونه  که  دیدیم،  منشاء  فراماسونری  به  زمان  مصر  باستان  و  فراعنه   باز می گردد. سؤالی که مطرح می شود این  است  که  چگونه  این  تعالیم  به  آمریکا  و اروپای این دوران راه پیدا کرد و چگونه اوج گرفت؟

با  مرور  در  سیر  فراماسونری  خواهیم  دید   که   عامل   گسترش،   بنی اسرائیل  بوده است. ترتیب وقایعی که به اوج گیری فراماسونری منجر شدند، عبارتند از :

 1 –  افول قدرت مصر  و  نابود شدن فرعون با خواست  خداوند  متعال  و  به  دنبال  رسالت  حضرت موسی (ع).(12)
2 – مهاجرت بنی اسرائیل از مصر  به  فرمان  خدا  به  همراه  حضرت موسی (ع)  و ساکن شدن آنان در صحرای سینا.(13)
3 – گوساله پرستی بنی اسرائیل و سپس بازگشت مجدد  به  دین  خدا:  به  دنبال تأخیر چند روزه ی حضرت موسی (ع) که برای  دریافت  پیام  خدا،  به  کوه  طور رفته بودند، بنی اسرائیل شروع به پرستش گوساله ی سامری کردند و  حضرت موسی پس از  بازگشت،  این  گوساله  را  از بین بردند  و  بنی اسرائیل  دوباره خداپرست شدند.(14)
4 – پس  از  درگذشت  حضرت  موسی(ع)،  پیامبران  دیگری  نیز   به   سمت   قوم بنی اسرائیل فرستاده شدند که هیچکدام قدرت حضرت موسی(ع) را  نداشتند، در نتیجه قوم بنی اسرائیل به تدریج  شروع  به  ترویج  تعالیم  ماسونی  مصری کردند. در واقع عده ای از آنان قبلاً این تعالیم را در مصر فراگرفته بودند.(15)
5 – ترویج تعالیم ماسونی  در  بین  بنی اسرائیل  و  اضافه شدن  تعالیم  شرک آمیز فلسطینیان باستان (نه اعراب فلسطینی) به تعالیم مصری و شکل گیری تعالیم مختلط با نام کابالا (Kabbalah=Cabbalah=Qabalah).(16)
6 – حکومت حضرت داوود (ع) و حضرت سلیمان (ع)  در  اوج  قدرت  بنی اسراییل  و توقیف وسایل جادوگری توسط حضرت سلیمان (ع).(17)
7 – وفات حضرت سلیمان (ع) و بازپس گیری وسایل جادوگری از سوی  جادوگران  و تهمت جادوگری به حضرت سلیمان (ع) از جانب مردم بنی اسراییل.(18)
8 – ادامه ی ترویج کابالا (Qabalah) توسط جادوگران و کاهنان معابد.(19)
9 – تسخیر اورشلیم به دست رومیان: به این ترتیب  بنی اسرائیل  توانائی  حکومت بر خود را از دست دادند و تحت سلطه ی رومیان درآمدند.
 10 – ظهور حضرت عیسی(ع) و آزار رساندن یهودیان به ایشان.
 11 – ظهور حضرت محمد(ص) که ایشان هم از آزار بنی اسرائیل در امان نبودند.
  12 – فتح اورشلیم به دست ایرانیان که در  زمان  رسالت  حضرت محمد (ص)  اتفاق افتاد.
  13 – باز پس گیری اورشیلم توسط رومیان.
  14 – فتح اورشلیم به دست مسلمانان. از آن پس نام آن شهر به  « بیت المقدس » تغییر یافت.
  15 – جنگ های صلیبی و رد و بدل شدن بیت المقدس بین مسلمانان و صلیبیان.
  16 – در پی اشغال قدس توسط صلیبیان، بسیاری از شوالیه ها و سربازان در  قدس ساکن شدند. عده ای از این شوالیه ها، مأمور نگهبانی از معابد مخصوصآً معبد موسوم به معبد سلیمان شدند که اینان شوالیه های معبد نامیده می شدند. در  نتیجه ی  این مجاورت و نزدیکی شوالیه ها با  کاهنان  یهودی  معبد موسوم به معبد سلیمان،  آنان  به  تدریج  تعالیم  ماسونی را از یهود یاد گرفتند.(20)
 17 – بازپس گیری  بیت المقدس  توسط  مسلمانان  و  فرار  صلیبیان و شوالیه های معبد به اروپا.(21)
 18 – با فرار شوالیه های معبد، تعالیم ماسونی کابالا  توسط  همین  شوالیه ها  به اروپا راه یافت.(22)
 19 – به دلیل ماهیت شیطانی تعالیم کابالا و مغایرت آنها با تعالیم کلیسا، واتیکان در صدد مجازات و مقابله با شوالیه های معبد برآمد  و  بسیاری  از  آنها  را  اعدام کرد.(23)
 20 – مهاجرت شوالیه ها به اسکاتلند (در آن زمان پادشاه اسکاتلند از واتیکان تبعیت نمی کرد) و شروع ساخت  اولین  لژ  فراماسونری  مخفی  در  اروپا  با  نام  لژ « وال بیلدرز » یا « لژ کهن اسکاتلند » که امروزه  نیز  به  فعالیت  خود  ادامه می دهد و از جمله قویترین و مهمترین لژها در اروپای امروز نیز می باشد.(24)
 21 – آغاز فعالیت رسمی ماسون ها در اروپا با ساختن لژهای متعدد  در  قرن 18.  با کم رنگ شدن نقش و قدرت مذهب  در  قرن 18،  فراماسونها  فعالیت  رسمی خود  را  آغاز  کردند.  به  تدریج  با  کاهش  سختگیری   واتیکان   و   توسعه ی پروتستانیسم در اروپا، فراماسون ها فعالیت خود را افزایش داده و لژهای زیادی را در سراسر اروپا ساختند؛ البته تمام آداب و رسوم فراماسونها کماکان مخفی و پنهانی صورت می گرفت. زیرا تفکر اکثر مردم اروپا در آن زمان  مذهبی  بود  و در صورت علنی شدن عقاید فراماسونری، حیات این لژها به خطر می افتاد.
 22 – با استقلال آمریکا در سال 1789، اولین دولت با ارکان ماسونی شکل گرفت.
 23 – تأسیس سازمان ملل متحد با آرمانهای ماسونی در سال 1945.
 24 – شکل گیری   اسرائیل   در   سال   1948   به  عنوان   آخرین   بازوی   اجرایی فراماسونری.
 25 – در سیر تاریخی فراماسونری و روند پیشبرد اهداف، به سال 2006  می رسیم.
جنگ با حزب الله در سال 2006 برای رسیدن به  چند  هدف  مهم  انجام  شد: تشکیل حکومت نیل تا فرات سلیمان و استارت  برای  پروژه های (Apocalypse = آخرالزمان،  و  Armageddon = جنگی  که  صهیونیست ها   ادعا   می کنند   جنگ آخرالزمان است.) خوشبختانه این پروژه ها موقتاً ناتمام مانده است.
 26 – و  اقدام  اخیر،  کشمکش  لفظی  با  ایران . چرا  که  ایران   بزرگترین   دشمن فراماسونری در جهان است. در حال حاضر در تمامی کشورهای جهان، یا قدرت در دست ماسون هاست و یا آن کشور تحت تأثیر  کشورهای  ماسونی  است. برای مثال در کشورهای همسایه، کشور ترکیه دارای لژهای ماسونی است  و کشور عربستان هم که عاری از لژ است، تحت تاثیر آمریکا و اسراییل (دولتهای با ارکان ماسونی) می باشد.
 27 – ... و الله العالم.

عقاید فراماسونری
 
گروه های مختلف ماسونی بعضاً فلسفه ی عقیدتی متفاوتی دارند؛ اما  با  این حال در لا به لای عقایدشان، می توان مشترکات فراوانی نیز  یافت.  نکته ی  مهمی که وجود دارد این است که فلسفه ی وجودی  بسیاری  از  عقاید  ماسونی  به  طور  کامل شناخته نشده است، اما این به معنای عدم وجود این اعتقادات  نیست.  برای  مثال  شواهد  فراوانی  وجود  دارد  که  نشان  می دهد  اکثر  گروه های ماسونی،  شیطان  را تقدیس می کنند. از جمله: اذعان خود آن ها به تقدیس لوسیفر (یکی از نام های شیطان)  و یا استفاده از علایم بی شماری که اکثر آن ها توسط گروه های شیطان پرست نیز استفاده  می شوند؛  با  این  اوصاف  ما  می توانیم  بفهمیم  که ماسون ها شیطان پرست نیز هستند. اما هنوز نمی دانیم که چه عاملی آنان را  به این تفکر سوق داده است. (البته این نکته تقریباً اثبات شده است  که  ماسون ها  و شیطان پرستان به موجودی به  نام  ابلیس  یا  شیطان  اعتقاد  ندارند،  بلکه آن ها بزرگداشت شیطان را به عنوان نمادی برای مخالفت با ادیان انجام می دهند. در  هر صورت، علت لجاجت بیش از حد آن ها با دین و اصرار  افراطی  آن ها  بر  بزرگداشت شیطان به عنوان نماد ضد دینی، کاملاً روشن نشده  است.)  نکته ی  دیگر  این  که بسیاری از گروه های ماسونی شیطان پرست،  الهه های  ملل  باستان  را  نیز  ارج می نهند. از جمله: Isis و   Osirisو... که این مطلب کاملاً اثبات شده  است.  اما  ما نمی دانیم که چرا آنان خداوند یکتا را کنار گذاشته و  هم  شیطان  و  هم  الهه های متعدد را بزرگ می دارند؟!
 
با این حال بخشی از عقاید ماسون ها که کاملاً اثبات شده اند، عبارتند از:

    * ادعای روشنی بخش (Giver of light) بودن شیطان (Lucifer)
    * بزرگداشت شیطان و نمادهای شیطانی (Satanism)
    * اعتقاد به اینکه زن و مرد اولیه، که مقام نیمه خدایی دارند، خالق نسل کره ی زمین هستند نه خداوند یکتا.
    * بزرگداشت الهه های ملل باستان، مانند ایزس، لات و ... و  احترام  به  عقاید جاهلی ملل باستان (Paganism).
    * اعتقاد قوی به آداب و رسوم مصر باستان که این مطلب کفرآمیز  و  شرک آمیز بودن عقاید آنها را توأماً نشان می دهد.
    * اعتقاد فراوان به اومانیسم.
    * اعتقاد فراوان به ماتریالیسم (ماده گرایی)  و  عدم  اعتقاد  به  روح  و  مسایل فرامادی.
    * اعتقاد راسخ به سلیمان (Solomon) نه به  عنوان نبی بلکه به عنوان پادشاه، جادوگر و ماسون اعظم. نکته ی جالب این که  اکثر یهودیان نیز چنین اعتقادی دارند. آیه ی 102 سوره ی بقره نیز اشاره به  همین  مطلب دارد.

« خداوند نيز در آيه ي 102 سوره ي بقره درباره ي بني اسراييل مي فرمايد:

وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ  سُلَيْمَانُ  وَلَـكِنَّ  الشَّيْاطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ....... و پيروي كردند از سخناني كه شياطين در قلمرو سليمان مي خواندند وهرگز سليمان به خدا  كافر  نگشت  وليكن  شياطين  كافر شدند و سحر به مردم مي آموختند ......»

كتاب تفسير نمونه درباره ي آيه ي 102 سوره ي بقره می نویسد:
 
از احـاديـث چـنـيـن بـر مـى آيد كه در زمان سليمان پيامبر، گروهى  در  كشور  او  به عمل سحر و جـادوگـرى پرداختند, سليمان دستور داد تمام  نوشته ها  و  اوراق  آنها را جمع آورى كرده، در محل مخصوصى نگهدارى كنند.
پـس از وفات سليمان، گروهى آنها را بيرون آورده و شروع به اشاعه  و  تعليم  سحر كردند؛ بعضى از اين  موقعيت  استفاده  كرده  و  گفتند:  سليمان  اصلاً  پيامبر  نبود، گروهى از بنى اسرائيل هم از آنها تبعيت كردند و  سخت  به  جادوگرى  دل  بستند، تا آنجا كه دست از تورات نيز برداشتند.
هـنـگـامى كه پيامبراسلام (ص ) ظهور كرد و ضمن آيات قرآن اعلام نمود سليمان  از پيامبران خدا بوده  است،  بعضى  از  احبار  و  علماى  يهود  گفتند:  از  محمد تعجب نمى كنيد كه مى گويد سليمان پيامبر است؟
اين گفتار يهود، علاوه بر اين كه تهمت و افتراى بزرگى  نسبت  به  اين  پيامبر  الهى محسوب مى شد، لازمه اش تكفير سليمان (ع ) بود.
به هر حال اين آيه فصل ديگرى از زشتكاريهاى  يهود  را  معرفى  مى كند  كه  پيامبر بزرگ خدا، سليمان را به سحر و جادوگرى متهم ساختند، مى گويد:  « آنها  از  آنچه شياطين  در  عصر  سليمان  بر  مردم  مـى خواندند،  پيروى  كردند : واتبعوا ما  تتلوا الشياطين  على  ملك  سليـمان ».  سپس   قرآن   به   دنبال   اين   سخن   اضافه مى كند: « سليمان هرگز كافر نشد : و ماكفر سليـمان ». او هـرگـز بـه سحر توسل نجست ، و از جادوگرى براى پيشبرد اهداف خود استفاده نكرد، « ولى شياطين كافر شدند،  و  به مردم  تعليم  سحر  دادند  :  ولكن  الشياطين  كفروا  يعلمون   الناس  السحر ».(25)

     * علاقه ی افراطی به علوم طبیعی. تعداد زیادی از برندگان جوایز نوبل و دانشمندان علوم طبیعی، ماسون بوده اند. مانند: الکساندر فلمینگ کاشف پنی سیلین، و ادوارد جنر کاشف  واکسن  آبله.(26)   در  این  میان  به  نظر می رسد که علاقه و توجه  افراطی ماسون ها  به  علم، برای پر کردن خلاء ناشی از کنار گذاشتن معنویت انجام می گیرد. البته لازم به ذکر است که در  دین  اسلام هم تأکید زیادی  بر  فراگیری  علم  و  دانش شده  است،  اما  از  مسلمانان خواسته شده  تا  به   صورت  معتدل (نه افراط، نه تفریط)  به  علم بپردازند و از آن به عنوان ابزاری برای رسیدن به خدا استفاده  نمایند. بنابراین در اسلام، علم هدف نیست بلکه یک وسیله است، اما  در  فراماسونری  علم خود یک هدف است.
    * اعتقاد به قدرت برتر در ماسون صاحب درجه 33. گروه های ماسونی 33 مرتبه و 33 درجه دارند. شخصی که به درجه ی 33 می رسد ، قدرت  زیادی  داشته و ماسون اعظم نامیده می شود. این شخص بالاترین مقام لژ را در اختیار دارد.
    * اعتقاد به ساخت معبد سلیمان به عنوان  پایتخت  عقیدتی  در  بیت المقدس (Jerusalem) قبل از ظهور ضد مسیح (Antichrist) یا فرعون جدید (New Pharaoh) که منجی شیطانی ماسونهاست.(27)
    * اعتقاد به ظهور ضد مسیح (Artichrist  = دجال) یا فرعون جدید (New Pharaoh) در ابتدای  (دهه ی اول)   قرن 21  و  شروع  حکومت جهانی شیطانی  توسط  او.(28) (البته  ممکن  است که  Antichrist  مورد  نظر   خود ماسون ها، لزوماً شخص خاصی نباشد؛ بلکه  ممکن  است  Antichrist  مورد نظر ماسون ها، خود تشکیلات فراماسونری باشد.)

 در هر حال جا دارد که در این قسمت به این نکته اشاره کنیم  که  گروه هایی  مانند فراماسونر ها و شیطان پرستان، از شیطان پرستی به عنوان یک نماد برای مبارزه  با ادیان استفاده می کنند . اعضای این گروه ها در واقع هیچ اعتقاد  قلبی  به  مسایل فرازمینی مانند خدا، فرشتگان،   شیطان  و ...  ندارند  و معتقدند که تنها ماده  وجود  خارجی دارد. (اعتقاد به ماتریالیسم)  اعضای این گروه ها برای نشان دادن دشمنی  خود  با مذاهب، از نماد  (Baphomet) که مربوط  به  شیطان پرستان باستان  است، استفاده نموده و  از  آن  برای  نشان دادن  بی اعتقادی  خود  به  عالم  آخرت  بهره می جویند. البته لازم به ذکر است که فراماسون ها و شیطان پرستان، خودشان  نیز به این مسأله اعتراف کرده اند؛ تا  آن  جا  که  در  بعضی  از  کتب  شیطان پرستان، مطالب  زیر  به  چشم می خورد:(29)



اعتراف سایت کلیسای شیطان (Church Of Satan) به عدم اعتقاد واقعی به شیطان. ترجمه مطلب چنین است: شیطان پرستی یک مذهب لا مذهبی همچون بودیسم است! مذهبی که در آن نیازی به توضیح هیچ کدام از کارهایمان به هیچ کس نداریم. شیان پرستی اعتقادی به وجود خدا , فرشتگان , بهشت و جهنم , ابلیس , اهریمن , ارواح شیطانی , ارواح خوب , جن, دیو و ... ندارند.


اعتراف سایت کلیسای شیطان (Church Of Satan) به عدم اعتقاد واقعی به شیطان. ترجمه مطلب چنین است: شیطان پرستی لامذهبی است ... خود پرستی است - ما خودمان را می پرستیم ... شیطان پرستی ماده گرایی است ... شیطان پرستی بی دینی است.
Vexen Crabtree
" توصیف شیطان پرستی "


بدین ترتیب   نتیجه   می شود   که    اعتقاد   و   مسلک   واقعی    ماسون ها    و  شیطان پرستان،  بی دینی  است  و  آن ها  از  الهه های  ملل باستان،   بت ها   و شیطان، به عنوان نمادی برای دشمنی با مذاهب و ادیان استفاده می کنند.
 
علامات و اعداد در فراماسونری

 
علاوه بر علاماتی که در قسمت های قبلی ذکر شد، علامات دیگر و اعداد خاصی مورد توجه فراماسون ها و دیگر گروه های شیطان پرست هستند که اکثر آنها نیز منشاء مصری دارند، هرچند علامت هایی نیز از دیگر عقاید الحادی  ملل  باستان از جمله آریایی های قدیم (نه دین زرتشت) ، شرق دور و... اقتباس شده اند.

  مهمترین آنها عبارتند از:

1)  پرگار و گونیا (یکی از مهمترین و معروفترین علامات).

در وسط این دو علامت، حرف G  قرار گرفته  است.(30)  (به  اعتقاد  فراماسونها،  « Goat = بز »  نماد  شیطان است.
نکته ی جالب دیگر، این که در برخی از لژ ها بر روی علامت پرگار و گونیا، علامت چشم جهان بین نیز حک شده است که  نشان دهنده ی  اهمیت  فوق العاده ی  علامت  چشم جهان بین  در  نزد ماسون ها می باشد.

نماد پرگار و گونیای ماسونی (به چشم جهان بین روی پرگار دقت کنید )

2) ستاره ی  5 گوشه ی  معکوس یا Baphomet.
 
نشان دهنده ی  بز یا  Goat می باشد. در بین  شیطان پرستان،  بز نماد شیطان است.(31)  در قسمت  پایین تصاویر زیر، عیناً عباراتی از یک سایت فعال در زمینه ی شیطان پرستی نقل شده است تا مستندات در اختیار شما قرار گیرد.(32)


بز ( Goat ( نماد شیطان در گروه های شیطان پرست                                 عکس روی جلد کتاب انجیل شیطانی (کتاب مرجع شیطان پرستان)




3) دست شیطان  یا  دست شاخدار.

 در  تفکر  ماسون ها  و   شیطان پرستان، شیطان شاخدار  Cornuto  است  و  با  حرکت  دست  خود، شیطان  را  نمایش می دهند.(33)  مستندات عیناً نقل شده است.(34)








نکته ی مهم: علامت   Cornuto  علامتی  است  که  باید  در  تفسیر  آن  بسیار محتاطانه عمل کرد. زیرا علاوه بر معنای دست شیطان که در غرب شناخته شده است، معانی دیگری نیز دارد. برای مثال در بین ناشنوایان این علامت  به  معنای  I love you می باشد. در مناطق آذری زبان ایران  و  ترکیه  و ...  نیز  این علامت  نماد  بوزقورت (گرگ خاکستری) می باشد که این نماد ، در بین آذری ها شناخته شده است . بنابراین Cornuto  هنگامی به معنای دست شیطان  است  که  یک فرد شنوای اروپایی یا  آمریکایی  در  مکان های  متعدد  از  این  علامت  استفاده می کند و از  سوی  دیگر  این  شخص  با  گروه های  مخفی  و  مشکوک  مرتبط است.(35) به عبارت دیگر، هر گردی گردو نیست! برای اطلاق لفظ  دست شیطان به علامت  Cornuto، باید هم به محل  زندگی  فرد،  موقعیت،  وضعیت جسمی، ارتباط وی با گروه های مشکوک و دلیل وی در  استفاده  از  این  علامت  بررسی شود. در ضمن، استفاده از Cornuto در کنار علایم دیگر شیطانی اهمیت دارد. در واقع این علامت تایید کننده است نه اثبات کننده.

4) چلیپای شکسته (صلیب شکسته)  یا  Swastika:   علامت  شناخته شده ی هیتلر و نازی ها.

 نکته ی جالب اینکه این علامت در گروه های  ماسونی  هم  کاربرد  دارد.(36)   در  شکل سمت چپ که مربوط به ماسونهاست، طرحی دیده می شود که در  بالای  آن  علامت  صلیب شکسته،   و  در  وسط  آن  ستاره ی  شش گوش  مشاهده  می گردد که این مطلب ارتباط  نازیسم و صهیونیزم  را نشان  می دهد.  (برخلاف  ادعای جهان غرب). زیرا  هم  ستاره ی شش گوش و هم  صلیب شکسته  مورد  تقدیس  ماسون ها هستند. در واقع  ریشه های  نازیسم و یهودیت صهیونیستی یکی است و نه تنها این دو  حرکت  شوم  هیچ  تضادی  با  هم  ندارند،  بلکه  در  خدمت یکدیگر نیز قرار دارند. این مسأله خود شاهدی بر رد هولوکاست است.

 البته لازم به ذکر است که بعد از جنایات هیتلر اکثر گروه های ماسونی به منظور پرهیز از بدنامی، استفاده از چلیپای شکسته را کنار گذاشتند؛ این در حالی است که قبل از جنگ جهانی دوم، علامت چلیپای شکسته یک علامت کلیدی در فراماسونری بوده است.(37) (ذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که هیتلر نیز ماسون بوده است،(38) اما تحرکات نظامی اش برخلاف مصالح فراماسونری بوده و منجر به مقابله ی بقیه ی ماسون ها با وی شده است).





5) جمجمه و استخوان  Bones)  &Skull ).(39)



علامت و رمز گروه مخفی(ماسونی) (Skull & Bones )                       (Skull & Bones)


6) عدد 666 نماد دجال یا ضد مسیح (Antichrist) یا شیطان.(40)

گاهی به صورت FFF  هم این عدد را نشان  می دهند.  چون  حرف F،  ششمین حرف انگلیسی است.






7) عدد 13.(41)

 عدد مقدس ماسون ها و یهودیان است.(42)  در حالی که مسیحیان آن  را  نحس می دانند. فراماسون ها  در بسیاری از  نماد های  خود،  تعداد  اجزاء  را  13 قرار می دهند.  به  عنوان  مثال  در  تصویر  راست،  ستاره ی  شش گوش  را  با  13 ستاره ی کوچک کشیده اند. در شکل وسط، 13 دست گوشه های یک شکل 13 دندانه را گرفته اند. در  تصویر  سمت  چپ  هم  که مربوط  به  چنگ  یک  الهه ی باستانی، است و متعلق به یک گروه ماسونی می باشد،  تعداد  تارها  13  عدد می باشد.
 


ستاره 6 گوش متشکل از 13 ستاره کوچک           13 دست و 13 دندانه                 13 تار چنگ الهه باستانی


8) عدد 33.(43)

 همان طور که  گفتیم  در  فراماسونری،  صاحب  درجه ی  33   بالاترین  قدرت  را داراست. در سمبل بسیاری از گروههای ماسونی از جمله در  علامت  مربوط  به یک  گروه ماسونی شهر (Memphis)  آمریکا  (که  نام  شهر باستانی Memphis  مصر را برخود نهاده اند)، عدد 33 بکار رفته است.



<
پنج شنبه 28 بهمن 1389برچسب:, :: 19:40 ::  نويسنده : سید حسین قاضی

به نام خدا

با عرض سلام و احترام خدمت خوانندگان محترم وبسایت روضه چهارده معصوم(ع)محفل فدائیان مهدی (عج)
 
اخیراً خبری در تعدادی از سایت ها پیرامون تولد دجال منتشر شده است. حال آن که خبر مذکور صحیح نمی باشد. ابتدا به متن این خبر توجه فرمایید:

 
درحالیکه چندی پیش به نقل از یکی از دانشمندان دینی کشور خبر باقی ماندن "فقط 5 نشانه ظهور" منتشر شد خبر تولد نوزادی عجیب الخلقه اسرائیل را فراگرفته است . 
 

 

  
برخی منابع اسرائیلی طی روزهای گذشته دست به انتشار خبری باعنوان تولد "دجال آخرالزمان " از بدنیا آمدن کودکی عجیب الخلقه در سرزمینهای اشغالی فلسیطنیان خبر میدهند که تنها یک چشم دارد و چشم سمت چپش روی پیشانی اش قرار گرفته و فاقد گودی زیرچشم و بینی است ،دراین اخبار تلاش شده این کودک دجال فتنه گر آخرالزمان معرفی شود .
براساس خبرنگار ما منتشر کنندگان خبر مذکور با معرفی نوزاد مذکور بعنوان یک نوزادیهودی وی را با دجال که در کتب دینی ادیان بزرگ اسلام ،مسیحیت و یهود ازوی بعنوان فتنه گر آخرالزمان یاد شده ،مقایسه میکنند.
این منابع با طرح این سوال که آيا اين نوزاد که اکنون با مرگ دست و پنجه نرم ميکند همان دجال فتنه گر است؟ ادامه میدهند: دجال پس از رشد و تکامل جسمی مدعی خدایی شده و فتنه گری در جهان را آغاز خواهد کرد .
انتشار خبرمذکور بصورت گسترده ازسرزمینهای اشغالی آغاز و تاکنون بسیاری از کشورهای جهان را دربرگرفته است .
این درحالیست که خبرنگار البرز درپیگیریهای خود به سرنخ هایی برای استفاده ابزاری از این نوزاد ناقص الخلقه دست یافته است .
این پیگیریها حاکیست نوزاد مذکور چندی پیش در چین و ازیک پدر و مادر اهل این کشور بطور ناقص متولد شد.
تولد این کودک منجر به بروز ترس درمیان این خانواده چینی میگرددتااینکه با پیشنهاد قابل توجهی ازسوی یک صهیونیست مواجه میشوند.
این یهودی با پیشنهاد کلانی اقدام به خرید نوزاد مذکور و انتقال وی به اسرائیل مینماید.
کودکی که هم اکنون در برزخ مرگ و زندگی دست وپنجه نرم میکند به ابزاری برای تحقق آرمانهای صهیونیست مبدل شده است.
باتوجه به اعلام تولد دجال درمیان قوم یهود در احادیث شیعی و انتشارگسترده خبر مذکور این امکان برای رژیم صهیونیستی فراهم میشود تا ضمن تثبیت عقاید دینی یهود صهیونیست بر یهودی بودن اراضی فلسطینیان تاکید نمایند.
دجال در عقاید شیعه :

براساس برخی روایات شیعی پیش از ظهور آخرین منجی عالم علائمی طبیعی و غیر طبیعی درجهان رخ خواهد داد که به دو بخش اصلی و فرعی تقسیم بندی شده است .
براساس این روایت علائم فرعی داری تعدد است وهمگی آنها پیش از ظهور باید اتفاق بیفتد ولی تنها بروز یکی از علائم اصلی یا حتمی برای اعلام نزدیکی ظهور منجی کفایت میکند.
علائم حتمی برای ظهور :
1. خروج سفیانی وخسف بیدا : در روایتی از امام علی بن الحسین(ع) مرویست که قیام حضرت قائم حتمی و امر سفیانی نیز حتمی است و تازمانی که سفیانی نیاید حضرت قیام نخواهد کرد.
2. خروج یمانی: امام صادق(ع) دراین باره میفرمایند: سه کس در یک سال و در یک روز قیام می­کنند؛ خراسانی و سفیانی و یمانی و در بین این سه پرچم بهترین پرچمها از یمانی است: زیرا پرچمی است که به حق دعوت می­کند.
3. صیحه آسمانی: ندایی که ازآسمان شنیده میشود و عالمیان همگی این صدا را خواهند شنید ازجمله علائم حتمی شمرده میشود .امام باقر در روایتی از این نشانه ظهور چنین بیان میفرمایند: صدایی از آسمان شنیده می­شود که حق با او (امیر المومنین) و پیروان اوست. در این هنگام قائم ما خروج خواهد کرد.
4. قتل نفس زکیه:قتل نفس زکیه نیز از علائم قطعی ظهور شمرده میشود و براساس روایتی از نبی گرامی اسلام(ص) در شرح علائم ظهور اینگونه نقل میشود که : مهدی ظهور نمی­کند تا اینکه نفس زکیه کشته شود.
5. ظهور دجال : براساس همین روایات دجال بعنوان فردی با یک چشم که از گودی معمول زیرچشم برخوردار نبوده و چشم سمت چپش روی پیشانی اش قرارگرفته و دارای شمایل ترسناکی است و...نام برده شده است .
براساس روایات مختلف چهره دجال ناقص ، کور و يک چشمي که و ‏از اصل خلقت يک چشم ندارد به طورى كه ‏گودى حدقه‏اش نيست و ادعاي خدائي ميکند ،چشم چپش در وسط پيشاني او قرار دارد،متولد شده در میان قوم يهود ازجمله ترسیم شده است.
در بیان دیگر مشخصات ظاهری دجال میخوانیم : مردي چاق و سرخ روي است ( در برخي منابع ذکر شده است که لحاظ بزرگي هيکل هيچ انساني از ابتداي خلقت مانند او وجود نداشته است ) ،موهايش مجعد است،پايش لنگ است، داراي قدرتهاي فوق بشري و جادوئي است به نحوي که تصور ميشود مرده را زنده ميکند و در قحطي مردم را طعام ميدهد.
هفتاد هزار ترک ، يهود ، زنا زاده ، خواننده ، نوازنده ، باديه نشين و زن از او پيروي مي کنند به هرخرابه اي برسد مي گويد گنج هايت را آشکار کن پس آنچه گنج دارد آشکارمي شود.
طول حکومتش چهل روز است و در اين مدت همه را به کفر ميکشد
براي نجات از شرش حفظ نمودن سوره کهف قبل از خروجش و در صورت رويت وي خواندن سوره حمد و خانه نشيني و توکل بر خدا توصيه شده است
اما تاکنون برسراین مطلب که آیا دجال یک انسان است یا تعبیری از یک رویداد یا ابزار است تردید وجود داشته است .ازهمین رو دلار آمریکا،تلویزیون ،ماهواره و..ازجمله تعابیری است که از دجال در زمان کنونی نام برده میشود.
اما انتشار خبرتولد این کودک که همزمان ،موضوع درشرف مرگ بودنش نیز درحال نشر است " انسان " بودن دجال را میتواند تقویت نماید.
منبع:البرز
همانگونه که ملاحظه فرمودید، چنان ادعا شده است که کودک مذکور همان دجال آخرالزمان می باشد و اسراییل در تلاش است تا وی را برای ایفای نقشش در آینده زنده نگه دارد. اما آیا این ادعا صحیح است؟
کودکی که در تصویر فوق ملاحظه می فرمایید، مبتلا به یک ناهنجاری شدید تکاملی مغز با نام هولوپروزنسفالی و یک نوع خاص از این بیماری با عنوان سیکلوپیا می باشد. این بیماری یک بیماری بسیار خطرناک و مهلک بوده که باعث عقب ماندگی شدید ذهنی فرد مبتلا شده و منجر به مرگ وی در همان دوره ی کودکی می گردد. به طوری که غالب افراد مبتلا به سیکلوپیا در همان سال اول زندگی می میرند. همان گونه که در تصویر ملاحظه می فرمایید، کودک مذکور اینتوبه بوده و با دستگاه های کمکی، به زور زنده نگه داشته شده است و علیرغم این تمهیدات به زودی از بین خواهد رفت.

لازم به ذکر است که کودک مذکور اولین نمونه از افراد مبتلا به این بیماری نبوده و آخرین آن ها نیز نمی باشد. بلکه بیماری هولوپروزنسفالی و به خصوص شدیدترین نوع آن یعنی سیکلوپیا، یکی از بیماری هایی است که در علوم پزشکی به خوبی شناخته شده است.

در  اشکال زیر، تصاویری از سایر مبتلایان به این بیماری ملاحظه می فرمایید:

 

 

 


 

 

 


 برای کسب اطلاع بیشتر پیرامون این بیماری می توانید به آدرس های اینترنتی زیر مراجعه فرمایید:
http://en.wikipedia.org/wiki/Cyclopia
http://www.medterms.com/script/main/art.asp?articlekey=15530
http://www.wisegeek.com/what-is-cyclopia.htm
http://www.lpfch.org/fundraising/news/winter05/research.html
http://www.phreeque.com/parasitic_twins.html
http://www.nurseminerva.co.uk/twins.htm


بنابراین همانگونه که ملاحظه فرمودید، کودک مذکور مبتلا به بیماری سیکلوپیا می باشد و دجال آخرالزمان نیست. برای این امر دلایلی وجود دارند که مهمترین آن ها عبارتند از:

1 – کودک مذکور علیرغم تمهیدات پزشکی انجام شده به زودی خواهد مرد و به سن جوانی و بزرگسالی نمی رسد و نمی تواند نقش دجال را ایفا کند
2 – مطابق روایات نقل شده از معصومین، عمر دجال بسیار طولانی بوده و وی حتی در زمان قبل از پیامبر اسلام (ص) نیز وجود داشته است. بنابراین این کودک که تاره به دنیا آمده است نمی تواند دجال باشد. (برای بررسی روایات ذکر شده، به مقاله ی فراماسونری: دجال آخرالزمان مراجعه فرمایید.)
3 – کودک مذکور، اولین کودکی نیست که با بیماری مذکور به دنیا آمده است. بنابراین کودکان مشابه با وی که قبل از او به دنیا آمده اند نیز می توانستند کاندید دجال بودن باشند، حال آن که همگی آن ها فوت کرده اند.

4 – علم پزشکی هنوز در زمینه ی علوم اعصاب و نورولوژی بسیار ناتوان است و در حال حاضر توانایی درمان کودکان مبتلا به ناهنجاری های شدید مغزی را ندارد و در آینده ی نزدیک نیز نخواهد داشت. بنابراین نمی تواند کودک مذکور را زنده نگه داشته و پرورش دهد. به همین دلیل احتمال دجال شدن وی منتفی است.

5 – کودکی که نمی تواند به خودی خود حتی به راحتی نفس بکشد، چگونه ممکن است بتواند بزرگترین جنایات تاریخ بشر را رقم زند و چگونه می تواند بزرگترین دروغگوی تاریخ باشد؟
 
6 – کودکی که مبتلا به شدیدترین ناهنجاری تکاملی مغز و بدترین نوع عقب ماندگی ذهنی است و حتی در انجام کارهای روزمره ی زندگی نیز ناتوان است، چگونه می تواند مکارترین موجود تاریخ لقب بگیرد و اکثریت مردم را فریب دهد.

7 – کودکی که از اولین ساعات زندگی در معرض دید عموم است و اخبار مربوط به وی با دقت و وسعت زیاد منتشر می شود، به فرض محال رسیدن به سن بزرگسالی، چگونه می تواند بزرگترین دجال تاریخ باشد. حال آن که همان مردمی که او را از کودکی به عنوان دجال می شناسند، می فهمند که نباید به سخنان وی اعتماد کرد.

دلایل فوق و صدها دلایل دیگر وجود دارند که نشان می دهند که کودک مذکور و کودکان مشابه وی دجال نیستند. عزیزان خواننده ای که قصد دارند با دجال آخرالزمان آشنا شوند، می توانند به مقاله ی « فراماسونری: دجال آخرالزمان » مراجعه فرمایند تا این دروغگوی بزرگ تاریخ را بیشتر بشناسند.

لازم به ذکر است که ممکن است هدف صهیونیست ها از انتشار خبر فوق، گمراه کردن افکار عمومی از دجال اصلی آخرالزمان باشد تا این موجود خبیث بتواند با خیال راحت به فتنه انگیزی ادامه دهد.

این مطلب با توجه به خطری که این خبر کذب ممکن بود برای جامعه ی مهدوی کشور ایجاد کند، به صورت فوری نگاشته شده است. خوانندگان عزیز وبسایت، نویسنده ی این مطلب را به دلیل تفاوت نحوه ی نگارش و رفرنس دهی آن عفو فرمایند. از عزیزان در خواست می شود تا در صورتی که این مطلب را مفید دانستند، آن را به سرعت در اینترنت منتشر نمایند.

 

دوستان می توانند ماهیت دجال حقیقی ( فراماسونری) را در لینک زیر مطالعه کنند.

http://www.alvadossadegh.com/fa/article/42-freemasonry.html

 

سه شنبه 26 بهمن 1389برچسب:, :: 15:20 ::  نويسنده : سید حسین قاضی

 

گراميداشت آغاز امامت حضرت مهدي (عج) مسجد جمكران/عكس:مهدي مريزاد
گراميداشت آغاز امامت حضرت مهدي (عج) مسجد جمكران/عكس:مهدي مريزاد
سه شنبه 26 بهمن 1389برچسب:, :: 15:18 ::  نويسنده : سید حسین قاضی

 

 

 

 

تصاویر مذهبی الله و آیات قرآنی

 

 

 

 

 

والپیپر مذهبی ، والپیپر الله ، والپیپر آیات قرآنی ، والپیپر بسم الله

 

والپیپر مذهبی ، والپیپر الله ، والپیپر آیات قرآنی ، والپیپر بسم الله

والپیپر مذهبی ، والپیپر الله ، والپیپر آیات قرآنی ، والپیپر بسم الله

 

والپیپر مذهبی ، والپیپر الله ، والپیپر آیات قرآنی ، والپیپر بسم الله

 

والپیپر مذهبی ، والپیپر الله ، والپیپر آیات قرآنی ، والپیپر بسم الله  والپیپر مذهبی ، والپیپر الله ، والپیپر آیات قرآنی ، والپیپر بسم الله

 

والپیپر مذهبی ، والپیپر الله ، والپیپر آیات قرآنی ، والپیپر بسم الله

 

والپیپر مذهبی ، والپیپر الله ، والپیپر آیات قرآنی ، والپیپر بسم الله

سه شنبه 26 بهمن 1389برچسب:, :: 15:14 ::  نويسنده : سید حسین قاضی

 

واقعه آرماگدون، غرب و آمادگيهاى پيش از ظهور

عبدالكريم زبيدى
مترجم: امين ميرزايى

 

 

 


يادداشت مترجم:

كلمه «Armageddon» يا آنگونه كه در اصل مقاله‏اى كه خواهيد خواند آمده است »هَرْ مَجِدُّون« واژه‏اى است اصلاً يونانى كه بنا به تعريف واژه نامه‏هاى آمريكايى همچون فرهنگ »وبستر« به معنى نبرد نهايى حق و باطل در آخر الزمان است. همچنين اين واژه نام شهرى است در منطقه عمومى شام كه بنا به آنچه در باب شانزدهم مكاشفات يوحنا، در عهد جديد آمده است، جنگى عظيم در آنجا رخ مى‏دهد و مرحله حاضر از زندگى بشر در آن زمان پايان مى‏يابد. به عبارتى نبرد مذكور مقدمه تحولى بزرگ است كه سرنوشت نهايى آدمى بر روى كره زمين به آن بستگى دارد. دكتر عبدالكريم زبيدى نويسنده مقاله‏اى كه ترجمه آن در پى خواهد آمد، در نوشته كوتاه خود به بررسى اعتقاد غربيان به اين حادثه پرداخته و به طور خلاصه از رابطه اين واقعه با حادثه عظيم ظهور مهدى آل محمد، صلوات الله عليهم اجمعين، پرده برداشته است. اين مقاله گرچه در برخى موارد حاوى تحليلى سطحى است، اما در عين حال نكات مهمى را در خود دارد كه در شرايط سياسى كنونى منطقه قابل اهمال نيست.

حادثه شريف ظهور، حادثه‏اى بزرگ است و قدرتهاى بزرگ جهان، سياست خارجى خود را بر مبناى حوادثى كه پيش از آن رخ مى‏دهد جهت داده و نقشه‏هاى نظامى خود را به شكلى سامان داده‏اند كه آمادگيهاى لازم براى اين حادثه در آن ملحوظ باشند. اين در حالى است كه مؤسسات دينى و رسانه‏هاى اين دولتها نيز، مردم خود را براى پيشباز اين حادثه آماده مى‏سازند.

اين مؤسسات دينى به همراه رسانه‏هاى ديدارى و شنيدارى اين دولتها، از سالهاى دهه هشتاد ميلادى مردم خود را به ايمان جمعى به وقوع حادثه‏اى بزرگ در سرزمين شام كه به نبردى هسته‏اى خواهد انجاميد توجه داده‏اند. اين مؤسسات پيوسته مردم خود را به ايمان به اين نكته فرإ؛ مى‏خوانند كه بزودى لشكرى از دشمنان مسيح كه بدنه اصلى آن از ميليونها نظامى تشكيل يافته، از عراق حركت مى‏كند و پس از گذشتن از رود فرات - كه در آن زمان به خشكى گراييده است - به سوى قدس رهسپار مى‏شود. اما نيروهاى مؤمن به مسيح راه اين لشگر را سد كرده و همگى در »آرماگدون« با يكديگر برخورد خواهند كرد و در اين مكان است كه درگيرى اتفاق خواهد افتاد. صخره‏ها ذوب مى‏شوند... ديوارها بر زمين فرو مى‏غلتند... پوست تن انسانها در حاليكه ايستاده‏اند ذوب شده و ميليونها نفر از بين مى‏روند... و اين نبردى نهايى و هسته‏اى است... سپس مسيح براى بار دوم از جايگاه بلند خود بر زمين فرود مى‏آيد... و پس از چندى زمام رهبرى جهان را در دست گرفته و صلح جهانى را برقرار مى‏كند... او دولت صلح را بر زمين نو و زير آسمانى تازه بنا مى‏كند... و اين مهم را از مركز فرماندهى خود در قدس عملى مى‏سازد.

يك بررسى انجام گرفته از سوى مؤسسه »تلسن« كه در اكتبر سال 1985 م. به نشر رسيده است؛ نشان مى‏دهد كه در حال حاضر 61 ميليون آمريكايى در انتظار واقعه آرماگدون گوش خوابانده‏اند و اين در حالى است كه ذكر مؤسسات دينى و ايستگاههاى راديو تلويزيونى كه به اين مهم پرداخته‏اند؛ در اين مجال كوتاه ميسر نيست.

مؤسسات دينى آمريكايى اين نكته را روشن ساخته‏اند كه سپاهى كه از عراق به سوى قدس رهسپار خواهد شد، بنا به پيشگويى حرقيال (فصل 38 و 39) از نظاميانى از عراق، ايران، ليبى، سودان و قفقاز در جنوب روسيه تشكيل مى‏شوند. دانستن اين موضوع ما را در تحليل سياست خارجى دولتهاى آمريكايى و اروپايى درباره مردم كشورهاى ياد شده مدد مى‏دهد. مدارس انجيلى در آمريكا بر پايه اين تحليل كه واقعه آرماگدون تنها حادثه‏اى است كه بازگشت دوباره مسيح را به زمين ممكن مى‏سازد... و اين واقعه‏اى بسيار نزديك است به تبليغ اين ديدگاه پرداخته‏اند.

آرماگدونى كه اين عده از آن سخن مى‏گويند همان حادثه عظيمى است كه پيش از ظهور مهدى، عجّل‏اللّه‏تعالى‏فرجه، رخ خواهد داد، همان حادثه بزرگى كه ائمه ما، عليهم‏السلام، نام »قرقيسيا« را بر آن اطلاق كرده‏اند. ائمه ما، عليهم‏السلام، از اين نكته خبر داده‏اند كه ميليونها نظامى از آمريكا، اروپا، روسيه، تركيه1، مصر و دول مغرب عربى به اضافه سربازانى از سرزمين شام شامل كشورهاى سوريه، اردن، لبنان، فلسطين و اسراييل همگى در ناحيه‏اى در اين محدوده تحت عنوان »قرقيسيا« با يكديگر برخورد كرده و پس از حصول درگيرى، اين سفيانى است كه در پس آنكه همگى را چونان كشتزارى درو شده در هم مى‏كوبد از صحنه نبرد پيروز بيرون مى‏آيد. در صحيحه ميسّر از امام باقر، عليه‏السلام، نقل است كه فرمود:
»اى ميسّر! از اينجا تا قرقيسيا چقدر راه است؟« عرض كردم: »همين نزديكيها در ساحل فرات قرار دارد.« پس فرمودند: »اما در اين ناحيه واقعه‏اى اتفاق خواهدافتاد كه از زمانى كه خداوند متعال آسمانها و زمين را آفريده بى‏سابقه بوده، چنانكه تا وقتى آسمانها و زمين برپا هستند هم، واقعه‏اى همچون آن اتفاق نخواهد افتاد... سفره‏اى است كه درندگان زمين و پرندگان آسمان از آن سير مى‏شوند.«2

امثال اين روايات از امام صادق، عليه‏السلام3، و ساير ائمه نقل شده است.
حادثه »قرقيسيا« همان حادثه بزرگى است كه پيش از ظهور حضرت حجةبن‏الحسن‏العسكرى، عليهماالسلام، رخ مى‏دهد و از آنجا كه اين حادثه به سفيانى ارتباط دارد و سفيانى از علايم حتمى ظهورامام زمان، عليه‏السلام، است وقوع اين‏حادثه حتمى است، چه، امام مهدى پس از حادثه قرقيسيا با سفيانى
برخورد خواهد كرد (و پس از شكستهاى سفيانى فرو رفتن سپاه او ما بين مكه و مدينه) براى ديدار با مسيح، عليه‏السلام، رهسپار قدس خواهد شد.
(به هر تقدير) زمان بسرعت مى‏گذرد و حوادث سياسى، اقتصادى و اجتماعى به همراه نشانه‏هاى طبيعى همگى به نزديك بودن اين حادثه عظيم اشعار دارند و اين در حالى است كه ما نه خود و نه فرزندانمان را براى آن آماده نكرده‏ايم. آماده ساختن نسل آينده از جوانان و مردان در سطوح مختلف روانى، عقلى و بدنى به منظور پيشباز از حادثه شريف ظهور قائم آل محمد، عليهم‏السلام، امرى بى نهايت مهم است.

بى‏گمان ايمان يك نفر به يك قضيه و پافشارى و ايمان او به لزوم به كرسى نشاندن آن، عهده دار به كرسى نشستن آن قضيه خواهد بود و اين نكته‏اى است كه همه روانشناسان به آن قائل هستند. اينك اگر يك نفر مى‏تواند آنچه را بر آن پا فشرده به كرسى تحقق بنشاند، در صورتى كه مجموعه‏اى از افراد گرد هم جمع شوند و توان فكرى خود را در زمينه‏اى خاص به كار گيرند و به لزوم تحقق قضيه‏اى معين ايمان داشته باشند، چه خواهد شد؟! روانشناسان در پاسخ مى‏گويند: اگر چنين مجموعه‏اى از افراد تشكيل شود؛ بى ترديد قادر خواهند بود در طبيعت و در آنچه پيرامون آنهاست اثر گذاشته و بسترى مناسب براى تحقق آن قضيه فراهم آورند.

مؤسسات دينى انجيلى آمريكا و اروپا آنچه را روانشناسان گفته‏اند در قضيه بازگشت دوباره مسيح به زمين پس از حادثه آرماگدون به كار بسته به اين گفته قائل‏اند كه بى‏گمان امكان تحقق هر نوع پيشگويى در وهله نخست به ايمان مردم به آن و به پافشارى شان بر ضرورت به كرسى نشستن آن و همچين به شمار نفرات آنهاو شمار نفرات كسانى بستگى دارد كه رهبرى كاروان تبليغاتى به راه افتاده براى تحقق بخشيدن به آن پيشگويى را بر عهده دارند.

(گذشته از مسيحيان) ما مسلمين هم با مسأله بزرگى مواجه هستيم كه پيامبر ما محمد، صلّى‏اللّه‏عليه‏وآله، و اهل بيت آن حضرت، عليهم‏السلام، از آن به ما خبر داده‏اند. اين مسأله پيشگويى صادقانه‏اى است كه پاك شدن زمين از انواع ستمها و گرفتاريها و بر پايى اسلام در ربع مسكون آن بدان بستگى دارد. پس سزاوار است كه ما و فرزندانمان به خود آييم و ايمانمان را به ظهور قائم آل محمد عمق بيشترى بخشيده و پافشارى‏مان را بر لزوم تعجيل ظهور آن حضرت و نزديك شدن وقوع آن ژرفا دهيم و چنانكه سزاوار است شمار كسانى را كه به اين مسأله ايمان دارند و براى پيشباز اين ظهور شريف و حوادث پيش از آن آمادگى دارند فزونى ببخشيم. نكات زير پيشنهادهايى است براى وصول به اين اهداف:

1. اينكه تنها يكبار در سال و آن هم در جشن ميلاد به حضرت حجت توجه مى‏شود؛ كافى نيست.
2. تلاش در جهت فراهم آوردن برنامه‏هاى هفتگى يا دو هفته يكبار شامل نشستها و مصاحبه‏ها درباره قضيه امام مهدى، عليه‏السلام، ظهور شريف آن حضرت و آنچه پيش از آن رخ خواهد داد.
3. دعوت از دانشمندان و صاحبان انديشه براى نگارش مقالاتى پيرامون اين قضيه در روزنامه‏ها، مجلات و نشريات داخلى.
4. استفاده از يك كانال فعال ماهواره‏اى براى برگزارى نشستها و مصاحبه‏ها روزانه و هفتگى به منظور ژرفا بخشيدن به ايمان نسل حاضر به ظهور قائم آل محمد و آماده ساختن آنهابراى پيشباز حادثه ظهور.
5. بستن بيعتهاى دسته جمعى در دسته‏هاى مختلف كه طى آن مردم با امام و رهبر خود حجت‏بن‏الحسن، عليه‏السلام، بر سر كمك به آن حضرت و پيوستن به اردوگاه ايشان، پس از آگاهى از ظهورشان بيعت مى‏كنند. اين بيعتها در مناسبتهاى مختلف بسته مى‏شود، همچون مناسبات اداى عمره و حج، ماه محرم، پانزدهم شعبان و ساير مناسبتهاى مربوط به معصومين، عليهم‏السلام.
6. بستن بيعت عمومى با حضرت حجت در همه مناطق شيعه نشين و تعيين يك روز بخصوص براى آن در سال، بطورى كه اين بيعت با محتوايى يكسان و در ساعتى واحد ادا شود.
7. تلاش به منظور فزونى بخشيدن به شمار مبلغان كه نزديك بودن ظهور حضرت حجت را تبليغ كند و همچنين فزونى بخشيدن به شمار كسانى كه به اين مسأله ايمان دارند همراه با جهت دادن توان فكرى آنها در اين راستا.
ديگران مجدانه به منظور ظهورمسيح تلاش مى‏كنند و من از اين مى‏ترسم كه زمان از ما پيشى بگيرد و ناگهان با آن حادثه عظيم روبرو شويم و نتوانيم كارى انجام دهيم و از كسانى باشيم كه اين فرموده خداوند متعال بر آنان منطبق است.
و لو ترى إذا فزعوا فلا فوت، و أُخذوا من مكان قريب × و قالوا امنّا به أنّى لهم التناوش من مكان بعيد.4
اگر بينى، آنگاه كه سخت بترسند و رهاييشان نباشد و از مكانى نزديك گرفتارشان سازد. گويند: اينك به رسول ايمان آورديم. اما از آن جاى دور چسان به آن دست يابند.
 

پی نوشت:

 

الفكر الجديد، مجلة فصيلة تغنى بالفكر و قضايا المسلم المعاصر، تصدر عن دار الاسلام للاراسات و النشر بر لندن، الحد المزدوج 15 - 16، السنه الخامسه، شوال 1417ه’، شباط 1997 م.
1. شايان ذكر است كه در روايات از كشورهاى درگير در واقعه »قرقيسا« با عنوان »ترك« و »روم« تعبير شده است كه ظاهراً نويسنده با تطبيق روم بر كشورهاى غربى، از آن با عنوان »امريكا« و »اروپا« ياد كرده است. م.
2. ر. ك: الكلينى، محمد بن يعقوب الكافى، ج8، ص295، ح451؛ النعمانى، محمدبن ابراهيم، كتاب‏الغيبة، باب 14، ص267، ح36. م.
3. ر. ك: النعمانى، محمدبن ابراهيم، همان، ص278، ح63. م.
4. سوره سباء (34)، آيه 52-51.

سه شنبه 26 بهمن 1389برچسب:, :: 15:6 ::  نويسنده : سید حسین قاضی

طلوع دو خورشيد در آسمان زمين در سال 2012!

 

به گزارش خبرگزاري مهر، بر اساس گزارشهايي كه به تازگي منتشر شده، ستاره آلفا-جبار در سحابي اوريون به زودي شايد تا سال 2012 طي انفجاري مهيب از هم متلاشي خواهد شد به شكلي كه تركشهاي اين انفجار مهيب مي تواند زمين را تحت تاثير خود قرار دهد.

اما آيا واقعا چنين انفجاري در سال 2012 رخ خواهد داد؟ اخترشناسان اينطور فكر نمي كنند. در حالي كه دومين ستاره عظيم جهان به سرعت در حال از دست دادن جرم بوده و در حال حاضر به يك ستاره عظيم سرخ رنگ تبديل شده است، يعني به زودي منفجر شده و به يك ابرنواختر تبديل خواهد شد، دليلي وجود ندارد كه زمان انفجار اين ستاره را تا اين حد زود تصور كرد.
"فيليپ آر گود" استاد موسسه تكنولوژي نيوجرسي اين داستان را داستاني كاملا هاليوودي مي نامد زيرا به اعتقاد وي در واقعيت فرايند تدريجي انفجار ستاره اي اجتناب ناپذير است اما هيچكس نمي داند چنين انفجاري چه زماني رخ خواهد داد و اعلام سال 2012 براي رخ دادن چنين پديده اي تنها يك حدس ساده است.
وي مي گويد: "آلفا-جبار يك اَبَرستاره سرخ رنگ است و روزي در نهايت به ابرنواختر تبديل خواهد شد، اما كِي؟ چه كسي مي داند؟"
از سويي ديگر "فيل پليت" اخترشناس معتقد است آلفا-جبار در نهايت روزي منفجر خواهد شد اما به اندازه اي از زمين دور است كه نمي تواند به آن آسيبي وارد آورد. وي مي گويد: يك ابرنواختر نبايد دورتر از 25 سال نوري باشد تا بتواند به واسطه نور و يا ديگر پديده ها به زمين آسيب وارد كند، در حالي كه فاصله آلفا-جبار 25 برابر اين فاصله است.

[تصویر: 612814_orig.jpg]

داستان جنجالي انفجار اين ستاره در سال 2012 براي اولين بار در روزنامه اي استراليايي منتشر شد. در اين خبر پيش بيني شده بود كه انفجار ستاره اي مهيبي رخ خواهد داد كه درخشش آن ده ها ميليون بار شديدتر از خورشيد خواهد بود و اعلام كرده بود اين رويداد به زودي رخ خواهد داد. در واقع مبناي اين داستان درست است، آلفا-جبار طي انفجاري كه امكان مشاهده آن از روي زمين نيز وجود دارد، منفجر خواهد شد اما درخشش آن به اندازه اي نخواهد بود كه بتوان آن را به خورشيد دوم تشبيه كرد.
به گفته محققان اين ستاره كهنسال از مركز در حال تخليه سوختي است. اين سوخت آلفا-جبار را درخشان و پر حرارت نشان مي دهد اما زماني كه سوخت به پايان برسد، ستاره به سرعت در خود متلاشي خواهد شد.
با اين همه انفجار قريب الوقوع ستاره آلفا-جبار در حال مشتعل تر كردن شايعات اينترنتي است كه درباره نظريه هاي مرتبط با روز آخر جهان به وجود آمده است كه بر اساس تقويم قوم مايان اين رويداد در يكي از روزهاي سال 2012 رخ خواهد داد. اما "پليت" همچنان بر نظر خود پافشاري مي كند: گفتن اينكه يك ستاره كي منفجر خواهد شد، در حالي كه از آن فاصله بسياري داريم، بسيار دشوار است. شايد آلفا-جبار امشب منفجر شود، شايد صد هزار سال و يا شايد چندين قرن ديگر. هيچكس از اين تاريخ اطميناني ندارد."
طي روزهاي گذشته در نشريات متعدد علمي خبر ديده شدن دو خورشيد در آسمان زمين در پي منفجر شدن يكي از عظيم ترين ستاره هاي جهان هستي نگراني بسياري را برانگيخته است.
گروهي از محققان كه انفجار اين ستاره را پيش بيني كرده اند مي گويند اين پديده كيهاني بزرگترين آتشبازي از زماني خواهد بود كه زمين متولد شده است و آسمان شب را به مدت يك يا دو هفته به اندازه روز روشن خواهد كرد. ستاره آلفا-جبار كه در سحابي اوريون قرار دارد 640 سال نوري از زمين فاصله دارد.
"برد كارتر" يكي از اخترشناسان دانشگاه كوئينزلند جنوبي كه اين انفجار را پيش بيني كرده است مي گويد: اين انفجار مي تواند در يكي از روزهاي سال جاري رخ دهد و يا تا ميليونها سال ديگر نيز خبري از چنين انفجاري نباشد

سه شنبه 26 بهمن 1389برچسب:, :: 15:0 ::  نويسنده : سید حسین قاضی

 

علمای مذهب شیعه معتقدند که مجموعه‌ای از اتفاقات نظیر حمله مغول که در احادیث پیش‌گویی شده است.

 

که از میان این حوادث فقط پنج مورد به طور قطع با ظهور مهدی ارتباط دارد که عبارتند از:

 

خروج سفیانی از شام(نام قدیم سوریه) که احتمالاً در روز 10 ماه رجب اتفاق خواهد افتاد. این فرد پس از مسلط شدن بر اوضاع بیش از 9 ماه حکومت نخواهد کرد و در نهایت به دست مهدی(ع) یا یاران ایشان کشته خواهد شد.

 

خروج یمانی از یمن که به پشتی‌بانی از اهل بیت بر علیه سفیانی قیام می‌کند. احتمالاً در همان ماه رجب.

 

صدای آسمانی در ماه رمضان (احتمالاً صحرگاه بیست و سوم). که صدای جبرئیل و در حمایت از اهل بیت پیامبر می‌باشد. به صورتی که هر انسانی در هر کجای زمین که باشد صدا را خواهد شنید و معنی آن را به زبان خود خواهد فهمید. (احتمالاً در همان روز صدایی دیگر شنیده خواهد شد که اینبار از طرف شیطان و در حمایت از سفیانی خواهد بود که باعث به شک افتادن مردم خواهد شد)

 

کشتن شدن نفس زكيه (انسان بی‌گناه) در خانه خدا (مسجد الحرام)و بين‏ركن و مقام ابراهیم. احتمالاً در تاریخ بیست و پنجم ذى‏الحجه. احتمالاً هم‌زمان با کشته شدن این فرد پسرعمو و دخترعموی او هم در شهر مدینه کشته می‌شوند و جنازه آن‌ها رو جلوی درب مسجد پیامبر(مسجد النبی) آویزان می‌کنند.

 

فرورفتن لشکری که سفیانی به عربستان فرستاده در بیابانی به نام بيداء که بین مکه و مدینه واقع شده است.

 

باقی موارد که وقوع آن‌ها قطعی و صد در صد نمی‌باشد به شرح زیر می‌باشد:

 

خروج سفيانى (بنا به اعتقاد شیعه: سفيانى، يكى از طاغوتهاى مقدّس مآب از نسل ابوسفيان است و در نهایت به دست سپاه مهدى شكست خورده و كشته مى شود).

 

كشته شدن سيّدِ حسنى (بنا به اعتقاد شیعه: جوان خوش صورت از آل امام حسن با سپاهش به حمايت از امام مهدی برمى خيزد و سرانجام، کشته می‌شود).

 

اختلاف بنى عبّاس در رياست دنيا. (قبلاً اتفاق افتاده)

 

گرفتن خورشيد در نيمه ماه رمضان، برخلاف عادت (و نظم فلكى).

 

گرفتن ماه در آخر آن ماه، برخلاف عادت (و نظم فلكى).

 

فرو رفتن زمين بيداء (زمين بين مكّه و مدينه).

 

فرو رفتن زمين در نقطه اى از مشرق و مغرب .

 

توقّف خورشيد، هنگام اوّل ظهر تا وسط وقت عصر.

 

طلوع خورشيد از مغرب . (این از نشانه‌های قیامت کبری است و مشخص نیست که قبل از ظهور مهدی(ع) باشد یا بعد از آن)

 

كشتن فردی که علیه سفیانی قیام کرده در پشت كوفه همراه هفتاد نفر از یارانش .

 

سر بريدن يك مرد هاشمى « نفس زكيّه » بين حجرالاسود و مقام ابراهيم .

 

ويران شدن ديوار مسجد كوفه .

 

به اهتزاز درآمدن پرچمهاى سياه از جانب خراسان . این سپاه در منطقه‌ای نزدیک شیراز با سپاه سفیانی خواهد جنگید و اولین شکست را بر سپاه سفیانی تحمیل خواهد کرد. و این پرچم‌ها تا زمانی که به قدس(بیت المقدس) برسند پایین آورده نخواهند شد.

 

خروج يمانى از یمن(بنا به اعتقاد شیعه: يمانى از مردان نيك و طرفدار امام زمان است ) كه به حمايت از مهدی ، با سپاه خود برمى خيزد. (این سپاه در عراق با سپاهی که از خراسان آمده متحد می‌شوند).

 

ظهور مغربى در مصر و حكومت او بر مردم شام .

 

فرود تركها به جزيره .

 

ورود روميان به رمله .

 

طلوع ستاره درخشان در سمت مشرق كه همچون ماه مى درخشد سپس دو جانب آن خم گردد كه نزديك شود كه آن دو جانب به همديگر متّصل شوند.

 

پديد آمدن سرخى در آسمان كه در فضا پراكنده گردد.

 

آتشى در طول مشرق، آشكار شود و سه روز يا هفت روز در آسمانى باقى بماند.

 

آزادی عرب از اسارت خود را و حكومت عرب بر شهرها و كشورها.

 

( بيرون رفتن عرب از تحت نفوذ سلطان عجم (غیر عرب .

 

كشتن امير مصر، توسّط مردم مصر. این اتفاق قبلاً رخ داده: انور سادات رئیس جمهور مصر در آبان ماه سال 1360 هجری شمسی توسط شخصی به نام خالد اسلامبولی کشته شد.

 

خراب شدن شام .

 

كشمكش سه گروه در شام.

 

ورود دو گروه قيس و عرب به كشور مصر.

 

به اهتزاز درآمدن پرچمهاى قبيله « كنده » در خراسان .

 

آمدن اسبهايى از جانب مغرب، تا اينكه در كنار حيره (نزديك كوفه ) بسته شوند.

 

برافراشته شدن پرچمهاى سياه از جانب مشرق به سوى حيره .

 

طغيان آب فرات، به طورى كه سرازير كوچه هاى كوفه گردد.

 

خروج شصت دروغگو كه همه آنان ادّعاى نبوت مى كنند.

 

خروج دوازده نفر از نژاد ابوطالب كه همه آنان ادّعاى امامت براى خود دارند.

 

سوزاندن مردى بلند مقام از شيعيان بنى عبّاس بين سرزمين جلولاء (واقع در هفت فرسخى خانقين) و سرزمين خانقين .

 

بستن پلى نزديك محله كرخ بغداد.

 

برخاستن باد سياهى در بغداد، در آغاز روز.

 

۳۶ - زلزله شديد در بغداد.

 

فرو رفتن بيشتر شهر بغداد در زمين بر اثر زلزله .

 

ترس عمومى كه عراق و بغداد را فراگيرد.

 

مرگهاى سريع و عمومى در بغداد.

 

كم شدن اموال و انسانها و محصول كشاورزى .

 

پيدايش ملخ در فصل خود و در غير فصل خود تا آنجا كه زراعتها و غلاّت را از بين ببرد.

 

كم شدن غلاّت و محصولات گياهى .

 

اختلاف و كشمكش در ميان دو صنف از عجم(غیر عرب) و خونريزى بسيار بين آنان .

 

بيرون آمدن بردگان از زير فرمان اربابان و كشتن اربابان .

 

مسخ شدن جمعى از بدعتگذاران، به صورت ميمون و خوك .

 

پيروزى بردگان بر شهرهاى اربابان .

 

نداى (غيرعادى ) از آسمان بر همه جهان به طورى كه هركسى در هر زبانى باشد آن ندا را به زبان خودش مى شنود. در کل 5 صدا از آسمان شنیده خواهد شده که فقط مورد چهارم (که در ماه رمضان است)صد در صد و حتمی می‌باشد. 3 صدای اول در ماه رجب و به این شکل خواهد بود: نداي‌ اول‌: ألا لعنة‌ الله علي‌ القوم‌ الظالمين‌؛ بدانيد لعنت‌ خدا شامل‌ حال‌ جمعيت‌ ظالم‌ و ستمكار مي‌شود. نداي‌ دوم‌: يا معاشرالمؤمنين‌ أزفة‌ الآزفة‌؛ اي‌ گروه‌ مؤمنان‌! قيامت‌ (ظهور) نزديك‌ شده‌ است‌. نداي‌ سوم‌ (که همراه با بدن‌ آشكار و نماياني‌ است): ألا إن‌ الله بعث‌ مهدي‌ آل‌ محمد(ص‌) للقضاء علي‌الظالمين‌؛ بدانيد كه‌ خداوند مهدي‌ آل‌ محمد(ص‌) را براي‌ اجراي‌ قضاي‌ خود بر ستمكاران‌ برانگيخت‌ و فرستاد.

 

صدای چهارم که در ماه رمضان (احتمالاً سحرگاه 23) است و از طرف جبرئیل خواهد بود. در حمایت از اهل بیت شهادت خواهد داد. و صدای پنجم که از طرف شیطان است (احتمالاً هنگام غروب 23) به طرف‌داری از سفیانی خواهد بود.

 

پيدايش صورت و سينه انسان در قرص خورشيد. که همه او را خواهند شناخت. (بعضی می‌گویند این تصویر مربوط به علی (ع) و بعضی می‌گویند مربوط به عیسی (ع) است.

 

مردگانى زنده از قبرها بيرون آيند و به دنيا بازگردند و به ديد و بازديد با همديگر بپردازند. (این مورد مربوط به اصل رجعت می‌باشد و احتمالاً بعد از ظهور اتفاق خواهد افتاد)

 
 

در پايان همه، ۲۴ بار، باران پى در پى مى آيد و زمين خشك را پس از مرگش، زنده و سبز و خرّم مى كند و به دنبال آن بركتهاى زمين بروز مى نمايد و در دسترس قرار مى گيرد. (این مورد احتمالاً بعد از ظهور اتفاق خواهد افتاد)

کشته شدن آخرین پادشاه عربستان به نام عبدالله.

 

 

منبع

 

سه شنبه 26 بهمن 1389برچسب:, :: 14:53 ::  نويسنده : سید حسین قاضی

علائم ظهور امام زمان(عج)
   
ظهور حضرت حجت(عج) از اموري است كه در اسلام نسبت به آنها به شدت تأكيد شده و در حتميت آن ذره اي شك و شبهه وجود ندارد. پيش از اين گفتيم كه در آياتي نظير آية 55 سورة نور، خداوند متعال به مؤمنان وعده داده است كه فرمانرواي زمين گردند و بر آن سيطره يابند.




صحبت كردن از حضرت مهدي(ع) و نشانه هاي ظهور ايشان در واقع صحبت كردن از حوادثي است كه بناست در آينده اتفاق بيفتد و لذا بجاست كه از خود بپرسيم: اگر در مورد احاديث نقل شده در اين زمينه بررسي اسناد صورت گرفت و مطمئن شديم كه آنها از معصوم(ع) صادر شده است، آيا مي توان مطمئن بود كه حتماً همة آن حوادث آن گونه كه در روايات شريف ما آمده اند وقوع يابند؟ پاسخ به اين پرسش در كتب عقيدتي و فلسفي تحت عنوان «بداء» داده مي شود كه طي اين بخش از مطالب به آن مي پردازيم.

«بداء» در لغت به معناي ظهور و روشن شدن پس از مخفي بودن چيزي است و اصطلاحاً به روشن شدن چيزي پس از مخفي بودن از مردم اطلاق مي شود؛ بدين معنا كه خداوند متعال بنا بر مصلحتي، مسئله اي را از زبان پيامبر يا ولي اي از اولياي خويش به گونه اي تبيين مي كند و سپس در مقام عمل و ظهور و بروز، غير آن را به مردم نشان مي دهد. در قرآن آمده است:
خداوند هر چه را بخواهد محو يا اثبات مي كند در حالي كه ام الكتاب نزد اوست و خود مي داند عاقبت هر چيزي چيست.1

و در آيه اي ديگر: و بدالهم سيّئات ما كسبوا.2
بدي هايي را خود كسب كرده بودند و براي آنها مخفي بود برايشان نمايان شد.
يا: ثمّ بدالهم من بعد ما رأؤا الآيات.3
پس از آنكه نشانه ها را ديدند حقيقت امر بر آنها روشن شد.
اين ظهور پس از خفا، تنها براي انسان رخ مي دهد و در مورد
خداوند متعال ابداً صدق نمي كند وگرنه لازمه اش اين است كه خداوند نسبت به آن موضوع جهل داشته باشد كه اين امر محالي است. خداوند، چنانكه قرآن كريم مي فرمايد به همه چيز آگاه و داناست 4 و نسبت به همه چيز در همة زمان ها و مكان ها چه حاضر باشند و چه غايب، چه موجود باشند و چه فاني و چه در آينده به وجود بيايند، علم حضوري دارد. قرآن كريم در اين زمينه مي فرمايد:
هيچ چيزي در آسمان و زمين از نظر خداوند متعال مخفي نمي شود.5
از همين روست كه مسئلة بداء و ظاهر كردن آن امر مخفي به خداوند نسبت داده مي شود:
و بدالهم من الله مالم يكونوا يحتسبون.6
خداوند آنچه را گمان نمي كردند، براي آنها ظاهر كرد.
براساس آية:خداوند چيزي را كه از آنِ مردمي است دگرگون نكند تا آن مردم خود دگرگون شوند.7
و با استفاده از ديگر آيات و روايات مي توان چنين برداشت كرد كه برخي اعمال حسنه نظير: صدقه، احسان به ديگران، صلة رحم، نيكي به پدر و مادر، استغفار و توبه، شكر نعمت و اداي حقّ آن و... سرنوشت شخص را تغيير داده و رزق و عمر و بركت زندگي اش را افزايش مي دهد، همان طور كه اعمال بد و ناشايست اثر عكس آن را بر زندگي شخص مي گذارد.
پيش از شرح اين عبارت كه بداء در حقيقت ظاهر شدن چيزي است كه از ناحية خداوند متعال براي مردم مخفي و براي خودش مشخص بود، لازم است يادآور شويم كه خداوند متعال بنا بر آيات قرآن دو لوح دارد:

الف) لوح محفوظ

لوحي كه آنچه در آن نوشته مي شود؛ پاك نشده و مقدّرات آن تغيير نمي يابند؛ چون مطابق با علم الهي است:
بَل هُوَ قُرآنٌ مَجيدٌ في لَوحٍ مَحفوظٍ.8
بلكه آن قرآن مجيدي است كه در لوح محفوظ ثبت گرديده است.

ب) لوح محو و اثبات
بنا بر شرايط و سنني از سنت هاي الهي، سرنوشت شخص يا جرياني به شكلي خاص مي شود، با از بين رفتن آن سنت ها يا مطرح شدن سنت هاي جديد سرنوشت آن شخص يا آن جريان تحت الشعاع سنت هاي جديد قرار مي گيرد. به عنوان مثال بناست كه شخص در سن 20 سالگي فوت كند امّا به واسطة صلة رحم يا صدقه اي كه مي دهد، 30 سال به عمرش اضافه مي شود و تا 50 سالگي زنده مي ماند يا به عكس، آن شخص بناست 50 سال عمر كند به واسطة گناه كبيره اي خاص، 30 سال از عمرش كاسته مي شود در همان 20 سالگي مي ميرد. كه البته خداوند متعال از اوّل مي دانست كه بناست اوّلي 50 سال و دومي 20 سال عمر كند ولي براي روشن شدن اين سنت هاي الهي مطلب به اين شكل از زبان پيامبران يا اولياي الهي(ع) بيان مي شود.

در قرآن كريم هم آمده است:
يمحوا الله ما يشاء و يثبت و عنده امّ الكتاب.9
يا اين آيه:
آنگاه مدتي را [براي شما عمر] مقرّر داشت و اجل حتمي نزد اوست.10
با توجه به اين دو لوح و مطالبي كه تا به حال به آنها پرداختيم، اين پرسش به ذهن مي رسد كه: آيا ظهور حضرت مهدي(ع) و نشانه هايي كه براي آن بيان شده است، در لوح محفوظ اند يا محو و اثبات. به عبارت ديگر آيا ممكن است اصلاً مسئله اي به نام ظهور ايشان تا آخر عمر بشريت و هستي اتفاق نيفتد يا ظهور بدون تحقّق نشانه ها رخ دهد يا همة نشانه ها بايد رخ دهند؟ در پاسخ به اين پرسش بايد نشانه هاي ظهور را به دو دسته تقسيم كنيم:
1. امور و علايم مشروط
2. امور و علايم حتمي. آنگونه كه امام باقر(ع) امور را به موقوفه و حتميه11 و امام صادق(ع) به حتمي12 و غير حتمي تقسيم كرده اند. مسئلة بداء هم در چهار زمينه با موضوع ظهور حضرت مهدي(ع) ارتباط مي يابد:

1. نشانه هاي مشروط و غير حتمي ظهور

جز نشانه هايي كه صراحتاً در احاديث به حتمي بودن آنها اشاره شده است، بقية نشانه هاي ظهور همگي از امور موقوفه به شمار مي روند، چنانكه بزرگاني مانند شيخ مفيد، شيخ صدوق و شيخ طوسي بدان تصريح كرده اند. بدين معنا كه به جز نشانه هاي حتمي ظهور بقية آنها بنا بر مشيت و ارادة الهي ممكن است دچار تغيير و تبديل، تقدّم يا تأخّر شوند. به عبارت ديگر آنها از جمله امور لوح محو و اثبات به حساب مي آيند و ممكن است با تغيير و تبديل در شرايط آنها و عوض شدن علل رخ دادن آنها به گونة ديگري پديد آيند يا اصلاً رخ ندهند. البته بسياري از رويدادهايي كه در احاديث ما به آنها اشاره شده است تا كنون اتفاق افتاده اند و دچار بداء در اصل تحقّق خويش نشده اند.
مثلاً اگر در حديث به نزول بلايي (مشروط) اشاره شده باشد به واسطة توسل و استغفار مؤمنان و مسلمانان ممكن است در نزول آن تأخير رخ دهد يا اصلاً چنين بلايي به جهت عظمت عمل صالح ايشان نازل نشود يا اينكه با برخي اعمال صالح يا ناصالح ظهور حضرت را دچار تعجيل يا تأخير كنند.

شايد بتوان علت بيان چنين اخباري را اين دانست كه اگر مسئله به اين شكل تبيين نمي شد، مؤمنان هم از احتمال حدوث آن حادثه باخبر نمي شدند و بدان مبتلا مي گشتند امّا پس از صدور حديث از ناحية معصوم(ع) و آگاه شدن مؤمنان و مسلمانان از آن، با دعا و توسل و استغفار از پديد آمدن چنان حادثة ناگواري ممانعت به عمل آورند يا سبب حدوث اتفاقي خوشايند شوند. البته فراموش نكنيم كه عكس اين مطلب هم كاملاً صادق است به اين معنا كه شخص معصوم(ع) با اعلام نزول بلا و علّت آن، حجت را بر مردم تمام مي كنند كه شما با وجود آنكه مي توانستيد، آن بلا را از خويش دفع نكرديد يا فلان خير را به سوي خويش جلب ننموديد و از همين روست كه روايت شده است:
خداوند متعال، به چيزي مثل بداء عبادت نشده است.13

2. علايم ظهور و امور حتمي

پنج مورد از نشانه هاي ظهور در بسياري از روايات كه از حدّ تواتر گذشته است؛ از جمله نشانه هاي حتمي ظهور برشمرده شده اند:
خروج سيّد خراساني و يماني، نداي آسماني مبني بر حقّانيت حضرت مهدي(ع)، شهادت نفس زكيّه و فرو رفتن سپاهيان سفياني در منطقة بيداء (بيابان بين مدينه و مكّه).14
اين نشانه هاي پنج گانه را احاديث از علايم حتمي شمرده و هيچ گونه احتمال بدايي در مورد تحقّق آنها نداده اند وگرنه خلاف حتمي بودن آنها مي شد. اين نشانه ها شديداً با مسئلة ظهور ارتباط داشته و همگي مقارن ظهور رخ خواهند داد ان شاءالله. بزرگواراني چون مرحوم آيت الله خويي در پاسخ به نويسندة كتاب سفياني و علامات ظهور15، علّامه سيّد جعفر مرتضي عاملي، در كتاب خويش و شيخ طوسي، در غيبت خويش16 نسبت به اين موضوع تصريح و اذعان كرده اند كه:
هر چند بنابر تغيير مصلحت ها با تغيير شروط اخباري كه به حوادث آينده مي پردازند، ممكن است دچار تغيير و تبديل شوند؛ جز آنكه روايت تصريح كرده باشد كه وقوع آن جريان حتمي است كه (با توجه به اعتماد ما به معصومين(ع)) ما هم يقين به حدوث آنها در آينده پيدا مي كنيم و قاطعانه مي گوييم در آينده چنين خواهد شد.17
اشكال اساسي كه به اين نظر گرفته مي شود؛ متكي به حديثي است كه نعماني در كتاب خويش آورده است كه: ابوهاشم داوود بن قاسم جعفري گفته است: نزد امام جواد(ع) بوديم و صحبت از حتمي بودن آمدن سفياني شد، از آن حضرت پرسيدم: آيا در مورد امور حتمي هم بداء رخ مي دهد؟ فرمودند: آري. گفتم: مي ترسم در مورد خود حضرت مهدي(ع) بداء رخ دهد. حضرت فرمودند:
ظهور حضرت مهدي(ع) وعدة الهي است و خداوند خلف وعده نمي كند.18
علّامه مجلسي، هم در بحارالانوار پس از نقل اين حديث اين
توضيح را اضافه كرده اند كه:
شايد محتوم، معاني مختلفي داشته باشد كه با توجه به اختلاف در تعاريف ممكن است در مورد برخي از آنها بداء رخ بدهد. مضاف بر اينكه شايد منظور از بداء در مورد خصوصيات آن حادثة محتوم و حتمي باشد و نه اصل تحقّق آن، كه مثلاً پيش از زوال حكومت بني عباس سفياني جنبش هاي خويش را آغاز مي كند.19
اين فرضيه چندان قابل قبول نيست؛ زيرا در صورت پذيرفتن آن، چه فرقي بين حتمي و غير حتمي خواهد بود؟ مضاف بر اينكه روايت مورد بحث ما از حيث سند، ضعيف است.20 در ضمن نمي توان از آن همه حديث و روايتي كه به شدت بر حتمي بودن اين پنج نشانه و امتناع احتمال رخ دادن بداء در آنها تأكيد مي كنند، چشم پوشي كرد و به احاديث انگشت شماري از اين دسته تمسك نمود؛ چون ممكن است در شرايط خاصي (به فرض قوت و اعتبار سندي آنها) معصوم(ع) مجبور شده باشند از روي تقيه، چنين سخني بگويند.
عبدالملك بن اعين گويد: به امام باقر(ع) در مورد حضرت مهدي(ع) گفتم: مي ترسم كه زود بيايند و سفياني نباشد. حضرت فرمودند:
والله نه. سفياني از حتمياتي است كه حتماً خواهد آمد.21
امور يا موقوفه اند يا حتميه كه سفياني از دستة حتمياتي است كه حتماً خواهد بود.22
يا امام صادق(ع) فرمودند:
از حتمياتي كه پيش از قيام حضرت مهدي(ع) خواهند بود اينهاست: شورش سفياني، فرو رفتن در بيداء، شهادت نفس زكيّه و منادي كه از آسمان ندا در دهد.23
حمران بن اعين از امام باقر(ع) راجع به آية:
ثمّ قضي اجلاً و اجلٌ مسمّي عنده؛24
مي پرسد. حضرت مي فرمايند:
دو اجل وجود دارد: محتوم و موقوف.
- محتوم چيست؟
- جز آن نخواهد شد.
- و موقوف؟
- مشيت الهي در رابطة آن جاري مي شود.
- اميدوارم كه سفياني جزء موقوف ها باشد.
- والله كه نه و از محتومات است. 25

3. بداء و قيام حضرت مهدي(ع)

ظهور حضرت حجت(ع) از اموري است كه در اسلام نسبت به آنها به شدت تأكيد شده و در حتميت آن ذره اي شك و شبهه وجود ندارد. پيش از اين گفتيم كه در آياتي نظير آية 55 سورة نور، خداوند متعال به مؤمنان وعده داده است كه فرمانرواي زمين گردند و بر آن سيطره يابند كه چنين واقعه اي در تمام طول تاريخ تا كنون اتفاق نيفتاده است و از آنجا كه « ان الله لا يخلف المعياد»26 و خداوند در وعدة خويش تخلف نمي كند، در آينده اي دور يا نزديك حتماً چنين اتفاقي خواهد افتاد. ان شاء الله.
علاوه بر اينكه در موارد بسياري رسول مكرم اسلام(ص) و معصومين(ع) شديداً تأكيد نموده اند كه:
حتي اگر از عمر هستي بيش از يك روز باقي نمانده باشد، خداوند آن قدر اين روز را طولاني مي كند كه حضرت مهدي(ع) ظهور كرده و جهان را مملو از قسط و عدل گردانند.27

4. تعيين زمان ظهور حضرت مهدي(ع)
بسياري از روايات، ما را از توقيت (مشخص كردن زمان ظهور) يا تعيين محدودة زماني براي ظهور حضرت به شدت نهي كرده اند و شيعيان را امر كرده اند كه هر كه را چنين كرد تكذيب كنند و دروغ گو بشمارند؛ زيرا اين مطلب در زمرة اسرار الهي است و كسي آن را نمي داند؛ امام صادق(ع) به محمدبن مسلم فرمودند:
محمد! اگر كسي وقتي از جانب ما براي ظهور حضرت مهدي(ع) نقل كرد، از تكذيب كردن او نترس! چرا كه ما براي احدي تعيين وقت نمي كنيم.28
وقتي فضيل از امام باقر(ع) مي پرسد كه آيا اين مسئله وقت مشخص دارد؟ حضرت سه مرتبه مي فرمايند: «آنها كه وقت تعيين مي كنند دروغ مي گويند».29 يكي از ياران امام ششم(ع) به ايشان عرضه مي دارد: اين مسئله اي كه چشم انتظارش هستيم كي خواهد آمد؟ حضرت مي فرمايند:
اي مهزم! آنها كه وقت تعيين كنند دروغ مي گويند، آنها كه عجله كنند هلاك مي شوند و آنها كه تسليم امر خداوند باشند نجات مي يابند و به سوي ما باز مي گردند.30
آنگونه كه از احاديث برمي آيد، ظهور حضرت حجت(ص) از جمله اموري است كه خداوند متعال آن را از مردم پنهان نموده است و هر زمان كه خداوند تبارك و تعالي اراده كنند و شرايط و علل فراهم و مناسب باشد؛ زمين را از بركات وجودي آن امام همام(ع) بهره مند خواهند نمود.

البته نهي از تعيين وقت، شامل نشانه هاي حتمي ظهور نمي شود؛ چرا كه خود معصومين(ع) در اين موارد به فاصلة زماني ميان حدوث آن نشانة حتمي و ظهور حضرت اشاره كرده اند كه مثلاً از ابتداي شورش سفياني تا قيام حضرت بيش از 9 ماه طول نخواهد كشيد يا مثلاً 15 روز پس از شهادت نفس زكيّه حضرت در مكه ظهور مي كنند. وليكن ديگر نشانه ها حداكثر به اين اشاره مي كنند كه ظهور آن وجود مقدس نزديك شده است و نه بيش از اين. چنانكه ديديم برخي از نشانه هاي ظهور قرن هاست كه اتفاق افتاده اند و گذشته اند و هنوز ظهور رخ نداده است. كه البته به جهت ايجاد اميد در دل شيعيان مبني بر نزديك شدن ظهور معصوم(ع) از آن به عنوان نشانة قيام حضرت صاحب(ع) ياد كرده اند.

ضمناً اگر بنا بود زمان ظهور مشخص شود و همگان بدانند كه ايشان بناست چه زماني قيام جهاني خويش را آغاز كنند؛ ستمگران و ظالمان تمام عِدّه و عُدّه خويش را براي آن روز مهيا و آماده مي كردند ـ كه به خيال خام و واهي خود ـ آن نور الهي را خاموش كنند و نگذارند عدالت را در جهان گسترش دهند و مؤمنان و مستضعفاني هم كه قرن ها با حدوث اين حادثة عظيم و بزرگ فاصله داشتند مبتلا به يأس و كسالت و خمودي مي شدند حال آنكه قرن هاست بسياري در انتظار آن يار غايب از نظر، ديده ها را خون بار كرده و هر صبح و شام دست دعا به تعجيل در فرج ايشان برداشته اند و اميد دارند كه در زمرة ياران و ياوران ايشان باشند. مشخص نبودن زمان ظهور خواب از چشم هاي ستمگران ربوده و هر صبح و شام از اين هراسناكند كه شايد آن عزيز مقتدر امروز ظهور كند و پايه هاي حكومت شيطاني شان را درهم شكند.
به اميد آنكه آن روز را ببينيم و از ياوران حضرتش باشيم. ان شاءالله.

----------------------------------------------------------------------------------------
پي نوشت ها :

1. سورة رعد(13)، آية 39.
2 . سورة زمر(39)، آية 48.
3 . سورة يوسف(12)، آية 35.
4 . سورة نساء (4)، آية 35.
5 . سورة آل عمران (3)، آية 5.
6 . سورة زمر(39)، آية 48.
7 . سورة رعد(13)، آية 11.
8 . سورة بروج(85)، آيات 21 و 22.
9 . سورة رعد(13)، آية 39.
10. سورة انعام(6)، آية 2.
11. نعماني، محمد بن ابراهيم، الغيبة، ص204؛ مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج52، ص249.
12. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص202.
13. كليني، اصول كافي، ج 1، باب البدأ، ح 1 و صدوق، محمد بن علي بن حسين، التوحيد، باب 54، ح 2.
14. صدوق، محمد بن علي بن حسين، كمال الدين، ج2، ص650، طوسي، محمد بن حسن، الغيبة ص267، نعماني، همان، صص169 و 172؛ مجلسي، محمد باقر، همان؛ ج52، ص204، طبرسي، فضل بن حسن، اعلام الوري، ص426؛صافي گلپايگاني، لطف الله، منتخب الاثر، صص439 و 455.
15. فقيه، محمد، السفياني و علامات الظهور، ص102.
16. عاملي، جعفر مرتضي، دراسته في علامات الظهور، ص60.
17. طوسي، محمد بن حسن، همان، ص265.
18. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص205، مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص250.
19. مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص251.
20. رك: فقيه، محمد، همان، ص102.
21. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص203؛ مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص249.
22. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص204؛ مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص249.
23. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص176، صافي گلپايگاني، لطف الله، همان، ص455.
24. سورة انعام، آية 2.
25. مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص249.
26. سورة آل عمران(3)، آية 9.
27. رك: شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص340، طبرسي، فضل بن حسن، همان، ص401، مجلسي، محمد باقر، همان، ج51، ص133.
28. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص195، طوسي، محمد بن حسن، همان، ص262؛ آل سيد حيدر، مصطفي، بشارةالاسلام، ص298، مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص104.
29. طوسي، محمد بن حسن، همان، ص262؛ مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص103؛ صافي گلپايگاني، لطف الله، همان، ص463.
30. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص198؛ طوسي، محمد بن حسن، همان، ص262؛ مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص104؛ آل سيد حيدر، مصطفي، همان، ص299؛ صافي گلپايگاني، لطف الله، همان، ص463.

 


منبع: ماهنامه موعود، شماره 79

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان محفل فداییان مهدی(عج) و آدرس mfmr14.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 10
بازدید ماه : 17
بازدید کل : 55968
تعداد مطالب : 32
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1